ترجمه تفسیر المیزان جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 13

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

را كه به دستش از پيش كرده از ياد برده و ما بر دلهايشان پوشش‏ها نهاده‏ايم كه آيه‏هاى ما را نمى‏فهمند و گوشهايشان را گران كرديم، بنا بر اين اگر به سوى هدايتشان بخوانيم هرگز و هيچ وقت هدايت نيابند (57).

پروردگارت آمرزگار رحيم است، اگر آنان را به اعمالى كه كرده‏اند مؤاخذه مى‏كرد در عذابشان تعجيل مى‏كرد (چنين نيست) بلكه موعدى دارند كه هرگز در قبال آن گريزگاهى نيابند (58).

اين دهكده‏ها هنگامى كه ستم كردند هلاكشان كرديم و براى هلاك كردنشان موعدى نهاديم (59).

بيان آيات‏

اين آيات متصل به آيات قبل است و در پى همان آيات سير مى‏كند و به بيان اينكه" اين اسباب ظاهرى و زخارف فريبنده دنيوى كه زينت حيات هستند به زودى زوال و نابودى بر آنها عارض مى‏شود" مى‏پردازد، و براى انسان روشن مى‏كند كه مالك نفع و ضرر خويش نيست، و آنچه براى انسان مى‏ماند همان عمل او است كه بر طبقش كيفر و يا پاداش مى‏بيند.

در اين آيات ابتدا، مساله قيام قيامت مطرح شده، و بيان مى‏فرمايد كه هر انسانى تك و تنها بدون اينكه كسى به غير از عملش همراه او باشد محشور مى‏گردد، و سپس مساله امتناع ابليس از سجده بر آدم و فسقش نسبت به امر پروردگار را ذكر مى‏كند كه پيروانش او و ذريه او را اولياى خود مى‏گيرند، و به جاى خدا او را كه دشمن ايشان است سرپرست خود اتخاذ مى‏كنند. آن گاه دو باره مساله قيامت را عنوان مى‏كند كه در آن روز خداوند خود پيروان شيطان و نيز شيطانها را كه شريك خدايش گرفته بودند احضار مى‏كند، در حالى كه رابطه ميان آنان قطع شده باشد. و در آخر آياتى چند در خصوص وعده و وعيد آمده و مجموع آيات از نظر هدف با آيات قبل متصل است.

" وَ يَوْمَ نُسَيِّرُ الْجِبالَ وَ تَرَى الْأَرْضَ بارِزَةً وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً".

ظرف" يوم" متعلق به مقدرى است، و تقدير كلام" و اذكر يوم نسير- بياد آر روزى را كه به راه مى‏اندازيم" مى‏باشد، و به راه انداختن كوه‏ها به اين است كه آنها را از جاى خود بركند.

و خداى تعالى اين معنا را در چند جا با تعبيراتى مختلف بيان فرموده، يك جا فرموده:

/ 558