مراد از ولايت شيطان در جمله:" أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِي وَ هُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ" - ترجمه تفسیر المیزان جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 13

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مراد از ولايت شيطان در جمله:" أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِي وَ هُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ"

" أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِي وَ هُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ"- اين جمله تقرير بر ما حصل واقعه ابليس و آدم است كه به استفهام انكارى تعبير شده است، و معنايش اين است:

نتيجه‏اى كه مى‏توانيد از داستان آدم و ابليس بگيريد اين است كه نبايد ابليس و ذريه او را اولياى خود بگيريد، چون آنها دشمنان شما بنى نوع بشرند. و بنا بر اين، پس مراد از ولايت، ولايت اطاعت خواهد بود، چون كفار شيطانها را در آنچه كه به سويش دعوت مى‏كنند اطاعت مى‏كنند، و خدا را در آنچه به سويش مى‏خواند اطاعت نمى‏كنند. همه مفسرين نيز آيه را اينطور تفسير كرده‏اند.

و بعيد هم نيست كه مراد از ولايت، ولايت ملك و تدبير باشد كه عبارت ديگر ربوبيت است، زيرا بت‏پرستان همانطور كه ملائكه را به طمع خيرشان مى‏پرستيدند، جن را نيز به خاطر ترس از شرشان مى‏پرستيدند، و خدا هم كه تصريح كرده كه ابليس از جن است، و داراى ذريه‏اى است، و ضلالت آدمى در راه سعادتش و همچنين همه بدبختى‏هاى ديگرش همه به اغواى شيطان است. پس با در نظر گرفتن اين جهات، معناى آيه چنين مى‏شود: آيا باز هم او و ذريه او را اولياء و آلهه و ارباب خود مى‏گيريد و به جاى من آنها را مى‏پرستيد و به سويشان تقرب مى‏جوييد، با اينكه دشمنان شمايند؟. مؤيد اين معنا آيه بعدى است، زيرا شاهد اينكه خدا در خلقت، شيطانها را شاهد نگرفت مناسب با نداشتن ولايت تدبيرست، نه، نداشتن ولايت اطاعت، و اين پر واضح است.

خداوند آيه مورد بحث را با تقبيح مشركين در قائل شدن به ولايت شيطانها ختم نموده و فرموده" بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا"، چون عمل مشركين در حقيقت همان بدل گرفتن شياطين است به جاى خدا، و چقدر اين كار زشت است و هيچ صاحب خردى مرتكب آن نمى‏شود. و به منظور روشنتر كردن اين زشتى التفاتى به كار برده، يعنى فرموده:" مِنْ دُونِي" با اينكه جا داشت كه بر اساس سياق صدر آيه كه فرموده بود" وَ إِذْ قُلْنا" بفرمايد:" من دوننا"، هم چنان كه همين التفات را قبل از اين در جمله" عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ" به كار برده و نفرموده" عن امرنا".

در اينكه چرا امر به ملائكه شامل ابليس هم شده با اينكه او از جن بوده، و نيز در اينكه چطور ابليس ذريه پيدا كرده، مفسرين بحثهايى عنوان كرده‏اند كه پاره‏اى از اقوال آنها را در تفسير سوره اعراف نقل كرديم.

" ما أَشْهَدْتُهُمْ خَلْقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لا خَلْقَ أَنْفُسِهِمْ وَ ما كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُداً".

از ظاهر سياق برمى‏آيد كه دو ضمير جمع" اشهدتهم" و" انفسهم" به ابليس و

/ 558