خداوند براى مؤمنان صالح العمل بر خود حق قرار داده است (أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبِيراً)
" وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبِيراً".كلمه" صالحات" صفتى است براى موصوفى كه به منظور اختصار حذف شده، و تقدير آن:" و عملوا الأعمال الصالحات" است.در اين آيه حقى براى مؤمنين بر خدا اثبات شده، و اينكه آن را" اجر" ناميده مؤيد اين معنا است، و همچنين آيه" إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ" «2» نيز مؤيد آنست.و هيچ محذور و اشكالى هم در آن نيست، زيرا زمانى اشكال پيش مىآمد كه شخص ديگرى خداى را بدهكار اجر بندگان كند، اما وقتى كه خودش حقى را براى بندگان بر خود واجب بسازد اشكالى پيش نمىآيد و نظير اين مطلب كه خداوند خود را بدهكار مؤمنين مىشمارد آيه شريفه:" ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذلِكَ حَقًّا عَلَيْنا نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ" «3» مىباشد.در اين آيه عنايت دارد پاداش منجز و تثبيت شده نيكوكاران را بيان كند، هم چنان كه در آيه بعدى عنايتش به بيان كيفرى است كه منجز شده است، و آن عبارت از عذاب كسانى است كه نسبت به آخرت و معاد كفر ورزيده باشند و اما خداوند در اين دو آيه متعرض حال كسانى كه ايمان آورده ولى عمل صالح نكرده باشند نشده، پس چنين كسى از هيچ طرف وعده منجز ندارد، نه پاداش و نه كيفر، بلكه وضع او منوط به توبه و يا شفاعت است، تا به(1) و ما اين كتاب (قرآن عظيم) را بحق بر تو فرستاديم كه تصديق بدرستى و راستى همه كتب كه در برابر اوست نموده و بر حقيقت كتب آسمانى پيشين گواهى دهد. سوره مائده، آيه 48.(2) آنان كه به خدا ايمان آورده و نيكوكار شدند البته پاداش بىپايان خواهند يافت. سوره فصلت، آيه 8.(3) و ما رسولان خود و مؤمنان را نجات مىدهيم چنان كه ما بر خود فرض كرديم كه اهل ايمان را نجات بخشيم. سوره يونس، آيه 103.