بيان اينكه انسان عجول بوده و آن سان كه در طلب خيرات است در پى شر نيز مى‏باشد (وَ يَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَيْرِ) - ترجمه تفسیر المیزان جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 13

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اثرى براى دين قيم باقى نمى‏ماند، هر چند منكر معاد قائل به وحدانيت خداوند و ساير معارف حق باشد، و به همين جهت است كه مى‏بينيم خداى تعالى فراموش كردن قيامت را ريشه تمامى گمراهيها ناميده و فرمود:" إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ بِما نَسُوا يَوْمَ الْحِسابِ" «1».

بيان اينكه انسان عجول بوده و آن سان كه در طلب خيرات است در پى شر نيز مى‏باشد (وَ يَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَيْرِ)

" وَ يَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَيْرِ وَ كانَ الْإِنْسانُ عَجُولًا".

مراد از" دعا" بطورى كه از سياق آيه استفاده مى‏شود مطلق طلب است، چه به لفظ دعا باشد مثل" خدايا مال و اولاد بر من روزى كن و ..." و چه بدون لفظ صورت گيرد و به صورت سعى و عمل بوده باشد، همه اينها دعا و درخواست از خداست، حتى اگر اين درخواست از كسى صادر شود كه به خدا معتقد نبوده و توجهى به درخواست از خدا ندارد، چون در حقيقت غير از خدا معطى و مانعى وجود ندارد هم چنان كه فرمود:" يَسْئَلُهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ" «2» و نيز فرموده:" وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ" «3».

پس به شهادت اين دو آيه، دعا به معناى مطلق طلب است، و حرف" باء" در دو كلمه:" بالشر" و" بالخير" براى چسباندن فعل به مفعول آن است و مقصود اين است كه انسان به همان نحو شر را مى‏خواند و آن را درخواست مى‏كند كه خير را مى‏طلبد.

بنا بر اين مقصود از اينكه فرمود:" انسان عجول است" اين خواهد بود كه او وقتى چيزى را طلب مى‏كند صبر و حوصله به خرج نمى‏دهد، در جهات صلاح و فساد خود نمى‏انديشد تا در آنچه طلب مى‏كند راه خير برايش مشخص گردد، و از آن راه به طلبش اقدام كند بلكه به محض اينكه چيزى را برايش تعريف كردند و مطابق ميلش ديد با عجله و شتابزدگى به سويش مى‏رود و در نتيجه گاهى آن امر، شرى از آب در مى‏آيد كه مايه خسارت و زحمتش مى‏شود، و گاهى هم خيرى بوده كه از آن نفع مى‏برد.

اين آيه و آيات بعديش در سياق توبيخ و سرزنشى است كه ناشى از منت نهادن خداى تعالى در آيات قبل است كه مساله" هدايت اقوم" را به رخ بندگانش مى‏كشد، گويى كه فرموده است: ما كتابى نازل كرديم كه شما را به سوى ملتى اقوم هدايت مى‏كند و گروندگان به آن ملت و كيش را به سعادت و بهشت مى‏رساند و به سوى اجرى عظيم و خيرى‏

(1) آنان كه از راه خدا گمراه شوند چون روز حساب (و قيامت را) فراموش كرده‏اند به عذاب سخت معذب خواهند شد. سوره ص، آيه 26.

(2) از او درخواست مى‏كند هر آن كس كه در آسمانها و زمين است. سوره رحمن، آيه 30.

(3) و بشما داده از هر نعمتى كه خواستيد. سوره ابراهيم، آيه 34.

/ 558