توضيح اينكه فرمود:" وَ ما كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا"
" وَ ما كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا".از ظاهر سياقى كه در اين آيه و آيات قبل و بعد دارد بر مىآيد كه مراد از" تعذيب" تعذيب دنيوى و عقوبت استيصال باشد، و مؤيد اين احتمال سياق نفى در" ما كُنَّا مُعَذِّبِينَ" است، زيرا فرق است در اينكه گفته شود:" لسنا معذبين" يا" لا نعذب" يا" لن نعذب" و يا اينكه گفته شود:" ما كُنَّا مُعَذِّبِينَ" كه در سه تعبير اول، تنها نفى عذاب را مىرساند، و در تعبير چهارم استمرار نفى آن در گذشته را افاده مىكند، و مىفهماند كه سنت الهى جارى در امتهاى گذشته بر اين بوده است كه هيچ امتى را عذاب نمىكرد مگر بعد از آنكه رسولى به سويشان مىفرستاد و ايشان را از عذاب خدا مىترساند.كلمه:" رسول" نيز مؤيد اين احتمال است، چون مىتوانست از آن مبعوث به" نبى" تعبير كند، و بفرمايد:" حتى نبعث نبيا" و اگر در نظر خواننده مانده باشد كه در جلد دوم اين كتاب در فرق ميان" رسول" و" نبى" گفتيم كه" رسالت" منصب خاصى است الهى كه مستلزم حكم فصل در امت است، و گفتيم كه حكم فصل عبارتست از عذاب استيصال و يا تمتع و بهرهمندى از زندگى تا مدتى معين، هم چنان كه قرآن فرموده:" وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ" «1» و نيز فرموده:(1) براى هر قومى رسولى است پس چون آمد رسول آنها قضاوت كند بين آنان و به آنان ظلم نمىشود، سوره يونس، آيه 47.