ترجمه تفسیر المیزان جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 13

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كه ما مترفين آن قريه‏ها را امر به خير كرديم ولى ايشان عصيان ورزيدند؟.

در جواب مى‏گوييم: اين حرف صحيح نيست، زيرا تقدير گرفتن كلمه" بخير" تقدير گرفتن چيزيست كه ظاهر عبارت" فسقوا" مخالف آنست، بنا بر اين جز همان راه كه گفتيم كه بايد كلام مورد بحث را، حمل بر مجاز كرد چاره ديگرى نداريم «1».

و اين كلام در توجيه جمله مورد بحث و اينكه چگونه فسق مامور به شده است حرف خوبى است، و ليكن آن طور كه ايشان ادعا كرده‏اند كه آيه شريفه صريح در اين معنا است و احتمال ديگرى وجود ندارد، صحيح نيست.

همانطور كه آن وجه محتمل است بيان ما نيز محتمل است، چرا صحيح نباشد كه بگوئيم در جمله" امرش كردم پس نافرمانى كرد" به قرينه اينكه" عصيان" منافى با" امر" است، مامور به" اطاعت" بوده و تقدير چنين باشد كه" من او را به اطاعت امر كردم ولى او فسق ورزيد" چون فسق همان عصيان و خروج از زى بندگى است، و يا چرا صحيح نباشد بگوئيم كه فعل" امرنا" در آيه شريفه در لازمه معناى خود استعمال شده، و معناى آن اين است كه امر ما متوجه مترفين شد، و ايشان در آن فسق ورزيدند.

بنا بر اين انصاف اين است كه هم توجيه ما متحمل است، و هم توجيه زمخشرى، و هيچيك هم اشكالى ندارد، جز اينكه توجيه ما صرف احتمال نيست، بلكه بهره‏اى از ظهور نيز دارد.

بعضى«2» ديگر از اين سؤال كه چرا امر فقط متوجه مترفين شده، چنين پاسخ داده‏اند كه چون ايشان رؤسا و زمامداران قوم بوده‏اند، و ديگران از ايشان پيروى مى‏كردند، و معلوم است كه حكم تابع حكم متبوع او است، ولى اين جواب بى اشكال نيست.

بعضى«3» ديگر گفته‏اند: جمله:" امرنا ..." صفت قريه است، نه جواب كلمه" اذا" و جواب كلمه مزبور حذف شده است، هم چنان كه در آيه" حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها" حذف شده، و جهت حذف آن اين بوده كه حاجتى به ذكرش نبوده، و كلام بر آن دلالت مى‏كرد.

عده‏اى«4» ديگر گفته‏اند كه در آيه، تقديم و تاخير به كار رفته و تقديرش چنين است" و اذا امرنا مترفى قرية ففسقوا فيها اردنا ان نهلكها- و چون مترفين هر شهرى را امر كنيم و ايشان‏

(1) كشاف، ج 2، ص 654.

(2 و 3 و 4) روح المعانى، ج 15، ص 44 و 45.

/ 558