اعمال آدمى اسباب اخروى هستند و بر خلاف اسباب دنيوى تخلف ناپذيرند - ترجمه تفسیر المیزان جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 13

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نبوت است نبود، هيچ وجه ديگرى براى آن متصور نمى‏شد، پس تنها تقييد به" ايمان"، به ساير آيات قرآنى در اين باره كمك مى‏كند.

و معناى جمله" فَأُولئِكَ كانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُوراً" اين است كه خداوند عمل چنين كسانى را به بهترين وجه قبول نموده و كوشش آنان را مى‏ستايد و ستايش خدا در برابر عمل بنده، عبارت است از تفضل او بر بنده‏اش.

آرى همين كه خداوند پاداش نيك به بنده‏اش مى‏دهد، تفضلى است بر بنده‏اش و گرنه وظيفه بنده، بندگى مولاى خويش است، و نبايد خود را طلبكار مولايش بداند، پس ثواب دادن، تفضل مولا است، و ثنا خواندنش بر بنده، تفضلى است ديگر (وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ).

اعمال آدمى اسباب اخروى هستند و بر خلاف اسباب دنيوى تخلف ناپذيرند

اين دو آيه دلالت بر اين دارند كه اسباب اخروى عبارتند از اعمال و بس، و اعمال سببهايى هستند كه هرگز از غايات و نتايج خود تخلف ندارند، به خلاف اسباب دنيوى كه تخلف پذيرند زيرا در باره اسباب اخروى فرموده است:" فَأُولئِكَ كانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُوراً" و در باره اسباب دنيوى فرموده" عَجَّلْنا لَهُ فِيها ما نَشاءُ لِمَنْ نُرِيدُ" پس هر قدر مى‏خواهيم و براى هر كس كه بخواهيم.

" كُلًّا نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّكَ وَ ما كانَ عَطاءُ رَبِّكَ مَحْظُوراً".

راغب در مفردات مى‏گويد: كلمه" مد" در اصل بمعناى كشيدن است، و به همين جهت است كه زمان ممتد را مدت گويند، طولانى بودن زخم را" مدت الجرح" و كشيدن نهر را" مد النهر" و پيوستن نهرى به نهرى ديگر را" مد النهر بالنهر" گويند، و چشم به چيزى دوختن را" مد" گويند، و قرآن كريم فرموده:" لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ- چشم‏هاى خود را ندوز ..."

و نيز مى‏گويند:" مددته فى غيه- او را در گمراهيش امتداد دادم" و لشگر را با مدد امداد كردم، و فلان شخص را با غذا مدد دادم، و كلمه" امداد" بيشتر در" محبوب و نيكى‏ها" و كلمه" مد" در" مكروه و بدى‏ها" استعمال مى‏شوند، لذا در قرآن كريم آمده:" وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ- ايشان را به ميوه و گوشت از هر قسمش كه ميل داشتند امداد كرديم" و در مكروه مد را به كار برده فرموده:" وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ مَدًّا" و نيز فرموده:" وَ يَمُدُّهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ- ايشان را در طغيانشان مدد مى‏كنيم" و نيز فرموده:" وَ إِخْوانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الغَيِّ- و برادرانشان ايشان را در گمراهى نگه مى‏داشتند" اين بود گفتار راغب، البته با تلخيصى از ما «1».

(1) مفردات راغب، ماده" مد".

/ 558