مقصود از اينكه در باره قيامت فرمود:" أَكادُ أُخْفِيها- نزديكست پنهانش بدارم" - ترجمه تفسیر المیزان جلد 14

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 14

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فاعل خودش است، و مراد اين است كه نماز بخوان تا با ثنا و ثواب خود، تو را ياد كنيم، و يا اين است كه" نماز بخوان براى اينكه من نماز را در كتب آسمانيم ذكر كرده و بدان دستور داده‏ام".

بعضى «1» ديگر گفته‏اند: اين اضافه انحصار اقامه را در ذكر، افاده مى‏كند، و معنايش اين است كه نماز را تنها و تنها به خاطر ياد من بخوان، نه به غرض ديگر، از قبيل اميد ثواب و يا ترس عقاب. ولى بعضى «2» ديگر اين افاده را قبول نكرده‏اند.

بعضى «3» ديگر انحصار را قبول كرده و گفته‏اند: مضاف را منحصر در مضاف اليه مى‏كند، و مراد اين است كه نماز را تنها به خاطر ياد من به جاى آر، بدون اينكه به آن رياء كنى، يا با ياد غير من آميخته‏اش سازى. بعضى «4» ديگر گفته‏اند: هر چند اين معنا در جاى خود صحيح است و ليكن لفظ آيه هيچ دلالتى بر آن ندارد.

بعضى «5» ديگر گفته‏اند: مراد از ذكر، ذكر خود نماز است، يعنى نماز را هر وقت بيادت آمد و يا به خاطر اينكه يادت آمد بخوان، كه بنا بر اين مضاف در تقدير است، و اصل آن" لذكر صلوتى" بوده، و يا از آنجايى كه ذكر نماز سبب ذكر خدا است مسبب را آورده و سبب را اراده كرده است. و همچنين وجوه زشت و زيبايى ديگر و آنچه بفهم آدمى تبادر مى‏كند همان است كه گفتيم.

" إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكادُ أُخْفِيها لِتُجْزى‏ كُلُّ نَفْسٍ بِما تَسْعى‏".

اين آيه تعليل جمله" فاعبدنى" است كه در آيه قبلى بود، و اين منافات ندارد با اينكه جمله مذكور متفرع بر" لا إِلهَ إِلَّا أَنَا" باشد، براى اينكه هر چند وجوب عبادت خدا ذاتا متفرع بر يكتايى او است، و ليكن يكتايى او به تنهايى و بدون وجود روز جزا كه آدميان پاداش داده شوند، و نيك و بد از هم متمايز گردند، مطيع و ياغى از هم جدا شوند، اثرى ندارد، و تشريع احكام و اوامر و نواهى بى‏نتيجه مى‏ماند، و به همين جهت در قرآن كريم مكرر در مقام اثبات چنين روزى فرموده: هيچ ريبى در آن نيست.

مقصود از اينكه در باره قيامت فرمود:" أَكادُ أُخْفِيها- نزديكست پنهانش بدارم"

و در جمله" أَكادُ أُخْفِيها" ظاهر اينكه اخفاء را مطلق آورد اين است كه مراد اخفاء به تمام معنا باشد، يعنى آن را پنهان بدارم و مكتوم نگه دارم، و به هيچ وجه احدى را از آن آگاه نكنم، تا وقتى واقع مى‏شود ناگهانى و دفعة واقع شود، هم چنان كه قرآن كريم صريحا فرموده:" لا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً" «6».

(1، 2، 3، 4، 5) تفسير فخر رازى، ج 22، ص 19 الى 21.

(6) و جز به طور ناگهانى به سراغ شما نمى‏آيد. سوره اعراف، آيه 187.

/ 585