ترجمه تفسیر المیزان جلد 14

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 14

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و بنا بر اين اگر بگوييم" يعجبنى احسانك و فعلك الخير- احسان و كار نيكت مرا خوش آمد" و يا قرآن كريم فرموده:" ما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمانَكُمْ" «1» دليل بر اين است كه عمل مورد كلام قبلا واقع شده و اما اگر بگوييم:" يعجبنى ان تحسن و ان تفعل الخير- خوش دارم كه احسان كنى و كار نيك انجام دهى" و يا خداى تعالى فرموده:" أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ" «2» اين دلالت را ندارد يعنى نمى‏فهماند كه عمل مورد سخن قبلا واقع شده است.

و به همين جهت معهود و مالوف از آيات در آيات دعوت و آيات تشريع اين است كه كلمه" أن" را روى فعل مى‏آورد، نه مصدر مضاف، مثلا مى‏فرمايد:" أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ" «3» و" أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ" «4» و" وَ أَنْ أَقِيمُوا الصَّلاةَ" «5».

بنا بر اين، پس آيه مورد بحث كه مى‏فرمايد:" وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ ..." كه مصدر مضاف در آن به كار رفته، دلالت دارد بر اينكه فعل خيرات تحقق يافته، به اين معنا كه وحى متعلق به فعل صادر از ايشان شده. و ساده‏تر اينكه عمل خيرات كه از ايشان صادر مى‏شده، به وحى و دلالتى باطنى و الهى بوده كه مقارن آن صورت مى‏گرفته و اين وحى غير وحى مشروعى است كه اولا فعل را تشريع مى‏كند و سپس انجام آن را بر طبق آنچه تشريع شده بر آن مترتب مى‏سازد.

مؤيد اين معنا جمله بعدى است كه مى‏فرمايد:" وَ كانُوا لَنا عابِدِينَ"، زيرا اين جمله به ظاهرش دلالت دارد بر اينكه ائمه قبل از وحى هم خداى را عبادت مى‏كرده‏اند و وحى، ايشان را تاييد نموده است، و عبادتشان با اعمالى بوده كه وحى تشريعى قبلا برايشان تشريع كرده بود، پس اين وحى كه متعلق به فعل خيرات شده، وحى تسديد (تاييد) است، نه وحى تشريع.

پس حاصل كلام اين شد كه ائمه مؤيد به روح القدس، و روح الطهاره، و مؤيد به قوتى ربانى هستند كه ايشان را به فعل خيرات و اقامه نماز و دادن زكات (انفاق مالى مخصوص به هر شريعتى) دعوت مى‏كند.

مفسرين «6»" وحى" در اين آيه را حمل بر وحى تشريعى كرده‏اند، آن وقت از چند

(1) خدا چنين صفتى ندارد كه ايمان شما را بى‏نتيجه بگذارد. سوره بقره، آيه 43.

(2) و اينكه روزه بگيريد بهتر است براى شما. سوره بقره، آيه 184.

(3) مامور شده‏ام به اينكه خداى را بپرستم. سوره رعد، آيه 36.

(4) اينكه نپرستيد مگر او را. سوره يوسف، آيه 40.

(5) و اينكه نماز را به پا داريد. سوره انعام، آيه 72.

(6) تفسير لاهيجى، ج 3، ص 132، و تفسير فخر رازى، ج 22، ص 190.

/ 585