ترجمه تفسیر المیزان جلد 16
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 163رفت، و جريان را بازگفت، در باره كار او اين آيه نازل شد:" وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلَّا خَطَأً ..." «1». مؤلف: خواننده عزيز توجه دارد كه چگونه روايت در شان نزول آيات مورد بحث اختلاف دارد، و ما قبلا گفتيم كه آنچه از سياق آيات بر مىآيد اين است كه: اين سوره تمامش در مكه نازل شده است.و در كافى آمده كه عدهاى از اصحاب ما از احمد بن محمد، از معمر بن خلاد، روايت كردهاند كه گفت: من از ابا الحسن (ع) شنيدم كه مىفرمود: ا حسب الناس ان يتركوا ان يقولوا آمنا باللَّه و هم لا يفتنون"، و كلمه باللَّه را اضافه مىكرد، بعدا به من فرمود:هيچ مىدانى فتنه چيست؟ عرضه داشتم: فدايت شوم منظور فتنه در دين است، فرمود:آن چنان آزمايش مىشوند، كه طلا مىشود، و آن چنان خالص مىگردند كه طلا مىگردد «2».و در مجمع البيان آمده كه بعضى گفتهاند: معناى كلمه" يفتنون" اين است كه در جان و مالشان دچار بلا و امتحان مىگردند، و اين معنا از امام صادق (ع) نيز روايت شده «3».و در همان كتاب در ذيل جمله" أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً"، و نيز در تفسير كلبى آمده كه وقتى اين آيه نازل شد، رسول خدا (ص) برخاست و وضوى شادابى گرفت، و به نماز ايستاد و نمازى نيكو به جاى آورد، آن گاه از خداى تعالى درخواست كرد كه عذابى از بالاى سر، و يا از زير پا نفرستد، و مسلمانان را فرقه فرقه نكند، و آنان را به جان هم نيندازد.در اين هنگام جبرئيل نازل شد، خبر استجابت دعاى آن حضرت را نسبت به دو درخواست اولش آورد، و گفت اما دو درخواست اخيرت مستجاب نيست، پس رسول خدا (ص) گفت: اى جبرئيل اگر بنا شود خداوند امت مرا به جان يكديگر بيندازد، ديگر از من امتى باقى نمىماند پس برخاست و دوباره دعا را از سرگرفت، در استجابتش آيه" الم. أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا" و آيه بعدىاش نازل شد، و گفت: هيچ چارهاى از فتنه نيست، چون امت بعد از پيغمبرش بايد آزمايش شود، تا راستگو از دروغگو جدا گردد، براى اينكه ديگر وحيى نيست، تا با آن مشخص شوند، ناگزير شمشير مىماند، و اختلاف كلمه تا روز قيامت «4».