بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید صفحهى 150 [وصف و حال اصحاب الجنة در بهشت برين] " إِنَّ أَصْحابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فاكِهُونَ" كلمه" شغل" به معناى كارى است كه آدمى را به خود مشغول سازد و از كارهاى ديگر باز بدارد. و كلمه" فاكه" اسم فاعل از مصدر" فكاهت" است كه به معناى گفت و شنودى است كه مايه خوشحالى باشد و ممكن هم هست به معناى تمتع و لذت بردن باشد، و- به طورى كه گفته «1» شده- از مصدر مزبور غير از اسم فاعل هيچ فعلى مشتق نشده است. بعضى «2» از مفسرين گفتهاند: معناى" فاكه" صاحب ميوه است، همان طور كه مىگوييم" لابن و تامر- فلانى داراى لبن و تمر است" ولى اين معنى را يك نكته بعيد مىسازد، و آن اين است كه در اين آيات سخن از ميوه به ميان آمد، ديگر لازم نبود كه بار ديگر تكرار شود، به خلاف اينكه كلمه مذكور را به معناى گفت و شنود بگيريم كه ديگر تكرارى لازم نمىآيد. و معناى آيه اين است كه: اصحاب بهشت در آن روز در كارى هستند كه توجهشان را از هر چيز ديگرى قطع مىكند و آن كار عبارت است از گفت و شنودهاى لذت بخش، و يا عبارت است از تنعم در بهشت. " هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فِي ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ" كلمه" ظلال" جمع" ظل" است كه به معناى سايه است. بعضى «3» گفتهاند: جمع ظله- به ضمه ظاء- است، كه به معناى سايبان (و چتر) يا سقف يا درخت و يا امثال اينها است كه مانع از نفوذ نور خورشيد مىشود. و كلمه" ارائك" جمع" أريكه" است كه به معناى هر چيزى است كه بدان تكيه كنند، مانند پشتى و متكا و امثال آن. و معناى آيه اين است كه: ايشان يعنى اهل بهشت و همسرانشان كه در دنيا محرم ايشان بودند و از مؤمنات بودند، و يا حور العين كه همسران بهشتى ايشانند، در سايهها و يا در زير سايبانهايى كه ساتر از آفتاب يا هر حرارت ديگرى است، قرار دارند، و بر پشتىها به عزت تكيه مىكنند. " لَهُمْ فِيها فاكِهَةٌ وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ" كلمه" فاكهة" به معناى مطلق ميوهها است، مانند: سيب، پرتقال و امثال آن. و _______________ (1) مجمع البيان، ج 8، ص 429. (2) روح المعانى، ج 23، ص 34. (3) روح المعانى، ج 23، ص 35.