بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید صفحهى 175 يك بيت اتفاقى از آن جناب سرزد، و نخواسته شعر بگويد" «1». اين بيت از آن جناب نقل شده و در بارهاش بحث زيادى كردهاند، و به نظر ما طرح روايت و نپذيرفتن آن آسانتر از آن است كه شعر بودن آن را انكار كنيم، و يا بگوييم به طور اتفاق از آن جناب سرزده، و قصد شعر گفتن نداشته. و در الدر المنثور در تفسير جمله" لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا ..." گفته: ممكن است مراد از" كسى كه زنده باشد"،" كسى كه عاقل باشد" بوده باشد، هم چنان كه از على (ع) هم اين معنا نقل شده «2». و در تفسير قمى در روايت ابى الجارود از حضرت ابى جعفر (ع) نقل شده كه در تفسير جمله" وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ" تا جمله" محضرون" فرموده: خدايان مشركين توانايى يارى مشركين را ندارند، و مشركين قشونى هستند براى آلهه كه روزى احضار مىشوند «3». و از تفسير عياشى نقل شده كه از حلبى از امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود: ابى بن خلف استخوان پوسيدهاى را از ديوارى كند، و آن را با دست نرم كرد و با خود گفت: آيا بعد از آنكه استخوانى پوسيده شديم، دوباره به خلقتى جديد خلق مىشويم؟ خداى تعالى در پاسخش اين آيه را فرستاد:" قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ" «4». مؤلف: الدر المنثور به طرقى بسيار نظير اين حديث را از ابن عباس، عروة بن زبير، قتاده، سدى، و عكرمه آورده، و نيز از ابن عباس روايت كرده كه گفت: گوينده اين سخن عاص بن وائل بوده و باز به طرقى ديگر از ابن عباس نقل كرده كه گفت: گوينده آن عبد اللَّه بن ابى بوده است «5». و در كتاب احتجاج در ضمن احتجاج امام صادق (ع) آمده كه: سائل پرسيد: آيا روح آدمى بعد از بيرون شدن از قالبش متلاشى مىشود؟ و يا هم چنان باقى مىماند؟ امام (ع) فرمود: نه، بلكه تا روزى كه در صور دميده شود باقى مىماند، و _______________ (1) مجمع البيان، ج 8، ص 432. (2) الدر المنثور، ج 5، ص 229. (3) تفسير قمى، ج 2، ص 217. (4) تفسير عياشى، ج 2، ص 296، ح 89، و تفسير برهان، ج 4، ص 13، ح 3. (5) الدر المنثور، ج 5، ص 269.