بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید صفحهى 226 سخنانى است كه ابراهيم (ع) به بتهاى مشركين گفته، با اينكه بتها سنگ و چوب بودند و او مىدانست كه جمادات نه غذا مىخورند و نه حرف مىزنند و ليكن شدت خشمى كه از آنها داشته وادارش كرده آنها را موجوداتى با شعور فرض كند و همان اعتراضهايى كه به اشخاص با شعور مىشود به آنها بكند. ابراهيم (ع) نظرى به بتها افكند كه درست به شكل انسانهايند، انسانهايى كه در پيش رو طعام دارند و مشغول خوردنند، پس سرشار از خشم و غيظ گشته، پرسيد:" أَ لا تَأْكُلُونَ" و چون پاسخى نشنيد، پرسيد:" ما لَكُمْ لا تَنْطِقُونَ" با اينكه شما خدايانى هستيد كه پرستندگانتان خيال مىكنند شما عاقل و قادر و مدبر امور ايشانيد. اينجا بود كه آخرين تصميم خود را گرفت. و بتها را شكست." فَراغَ عَلَيْهِمْ ضَرْباً بِالْيَمِينِ" حرف" فا" در آغاز اين جمله اين معنا را مىرساند كه نتيجه آن خطابها اين شد كه تصميم گرفت با دست راست و يا با قدرت بتها را درهم بكوبد، و اينكه گفتيم با قدرت، چون دست راست كنايه از قدرت است. بعضى «1» از مفسرين كلمه" يمين" را به معناى سوگند گرفتهاند. و اين بعيد است، و بنا به گفته آنان معناى آيه چنين مىشود: تصميم گرفت تا به خاطر سوگندى كه قبلا خورده بود، و گفته بود:" تَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنامَكُمْ" «2» بتها را درهم بشكند. " فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ" كلمه" زف" و نيز" زفيف" به معناى راه رفتن به سرعت است، و معناى آيه اين است كه: مردم با سرعت به طرف ابراهيم (ع) آمدند، به خاطر اهتمامى كه نسبت به حادثه داشتند و احتمال مىدادند كه به دست ابراهيم (ع) پيش آمده باشد. و در اين كلام حذف و اختصارگويى به كار رفته، برگشتن مردم از مراسم عيد، و آمدنشان به بتخانه، ديدن آن منظره، تحقيق حادثه و گمانشان به آن حضرت كه در سوره انبياء آمده بود اينجا حذف شده است. " قالَ أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ وَ ما تَعْمَلُونَ" در اين جمله نيز حذف و اختصارگويى به كار رفته: دستگيرى ابراهيم (ع) _______________ (1) مجمع البيان، ج 8، ص 450. (2) قسم به خدا نقشهاى براى بتهايتان خواهم ريخت. سوره انبياء، آيه 57.