بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید صفحهى 311 كرسى سليمان (ع) است، و اگر واو عاطفه نياورده، براى اين است كه كلام به منزله جواب از سؤالى است كه ممكن است بشود، گويا بعد از آنكه فرموده:" ثُمَّ أَنابَ" كسى پرسيده: در انابهاش چه گفت؟ فرموده:" گفت پروردگارا مرا بيامرز ...". چه بسا از مفسرين كه بر اين درخواست سليمان كه گفت:" ملكى به من بده كه بعد از من سزاوار احدى نباشد، اشكال كردهاند كه اين چه بخلى است كه سليمان مرتكب شده، و از خدا خواسته مثل سلطنت او را بعد از او به احدى ندهد؟ «1». و جواب آن اين است كه: درخواست او درخواست براى خودش است، نه درخواست منع از ديگران، نمىخواهد درخواست كند كه ديگران را از سلطنتى چون سلطنت او محروم كند، و فرق است بين اينكه ملكى را مختص به خود درخواست كند، و اينكه اختصاص آن را به خود بخواهد. [معناى اينكه فرمود:" فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخاءً ..."] " فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخاءً حَيْثُ أَصابَ" اين آيه فرع و نتيجه درخواست ملك است و از استجابت آن درخواست خبر مىدهد و ملكى را كه سزاوار احدى بعد از او نباشد بيان مىكند و آن ملكى است كه دامنهاش حتى باد و جن را هم گرفته، و آن دو نيز مسخر وى شدند. و كلمه" رخاء"- به ضمه را- به معناى نرمى است و ظاهرا مراد از جريان باد به نرمى و به امر سليمان اين باشد كه: باد در اطاعت كردن از فرمان سليمان نرم بوده و بر طبق خواسته او به آسانى جريان مىيافته. پس ديگر اشكال نشود به اينكه توصيف باد به صفت نرمى، با توصيف آن به صفت" عاصفه- تند" كه آيه" وَ لِسُلَيْمانَ الرِّيحَ عاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ" «2» آن را حكايت كرده، منافات دارد. براى اينكه گفتيم: منظور از جريان باد به نرمى، اين است كه: جارى ساختن باد براى آن جناب هزينهاى نداشته، و به آسانى جارى مىشده، حال يا به نرمى و يا به تندى. ولى بعضى «3» از مفسرين از اين اشكال جواب دادهاند به اينكه: ممكن است خداوند باد را مسخر سليمان (ع) كرده، كه هر وقت او خواست نرم بوزد، و هر وقت او خواست تند بوزد. و معناى جمله" حَيْثُ أَصابَ" اين است كه: به هر جا هم كه او خواست بوزد، چون _______________ (1) مجمع البيان، ج 8، ص 476. (2) و باد تند سير را ما مسخر سليمان گردانيديم تا به امر او جريان يابد. سوره انبياء، آيه 81. (3) تفسير مجمع البيان، ج 8، ص 477.