بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید صفحهى 333 نزدشان حاضر مىشود، بدون اين كه احتياج باشد كه كسى آن ميوه را برايشان بياورد. " وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ أَتْرابٌ" ضمير" هم" به متقين برمىگردد. و كلمه" قاصِراتُ الطَّرْفِ" صفتى است كه در جاى موصوف خود به كار رفته، و تقدير كلام" و عندهم ازواج قاصرات الطرف- نزد ايشان همسرانى است قاصرات الطرف" مىباشد و منظور از صفت" قاصرات الطرف" اين است كه: آن همسران به شوهران خود راضى و قانعند، و چشم به ديگرى ندارند. ممكن هم هست كنايه باشد از اينكه همسرانى پر ناز و كرشمهاند. و كلمه" أتراب" به معناى" اقران" است. مىخواهد بفرمايد: همسران بهشتى همتاى شوهران خويشند، نه از جهت سن با آنان اختلاف دارند، و نه از جهت جمال. ممكن هم هست مراد از" اقران" اين باشد كه مثل شوهران خويشند، هر قدر شوهران نور و بهائشان بيشتر شود، از ايشان هم حسن و جمال بيشتر مىگردد. " هذا ما تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسابِ" كلمه" هذا" اشاره به مطالبى است كه در باره بهشت و نعمتهايش بيان كرد. و خطاب در" توعدون- وعده داده شدهايد" به متقين است، در نتيجه در آيه شريفه التفاتى از غيبت به خطاب به كار رفته و نكتهاش اين است كه: خواسته است بفهماند صاحب سخن (خداى تعالى) به شما اهل بهشت نزديك است، و به شما اشراف دارد تا نعمتهاى صورى شما با اين نعمت معنوى تكميل گردد. " إِنَّ هذا لَرِزْقُنا ما لَهُ مِنْ نَفادٍ" كلمه" نفاد" به معناى فنا، و قطع شدن جيره است. و به طورى كه از سياق به دست مىآيد آيه شريفه تتمه خطاب قبلى است. [وصف حال طاغيان در جهنم و حكايت تخاصم و مشاجره متبوعان و تابعان در دوزخ] " هذا وَ إِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ" كلمه" هذا" اشاره به مطالبى است كه در باره متقين بيان نموده مىفرمايد: اينها كه گفتيم در باره بازگشتگاه متقين بود. ممكن هم هست كلمه" هذا" اصلا اسم اشاره نباشد بلكه اسم فعل باشد و به معناى" خذا هذا". و بقيه الفاظ آيه روشن است. " جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَها فَبِئْسَ الْمِهادُ" كلمه" يصلونها" از مصدر" الصلى" است كه به معناى داخل آتش شدن، و چشيدن حرارت آن است. و يا به معناى تابع آتش شدن است. كلمه" مهاد"- به طورى كه در مجمع البيان آمده- به معناى بستر گسترده است، مثلا، وقتى گفته مىشود:" مهدت له تمهيدا"