بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید صفحهى 38 كيفيت تسخير را بيان كند. از سوى ديگر تسخير نتايج بسيار دارد، كه يكى از آنها اين است كه مردم دريا را وسيله سفر و تلاش روزى قرار دهند، و مناسب با چنين مقامى اين است كه: واو عاطفه بياورد، تا جمله" لتبتغوا" را بر محذوف عطف كند و بفهماند كه فايده تسخير دريا منحصر در تحصيل روزى نيست، فوايد ديگرى هم دارد كه نگفتيم. به خلاف آيه مورد بحث، كه تنها مىخواهد بفرمايد رازق و مدبر خدا است، تا كفارى كه آيات خدا را تكذيب مىكنند،- و در سابق سخن از تكذيبشان رفت- دست بردارند، و براى افاده اين غرض ذكر همين يك نتيجه كافى بود، كه بفرمايد: خدا دريا را وسيله روزى شما كرد و ديگر حاجتى نبود كه واو عاطفه بياورد، و اين نتيجه را عطف به ساير فوايد دريا، كه ذكر نشده، بكند. (و خدا داناتر است). صاحب تفسير روح المعانى در اين مقام گفته: آنچه براى من در اين باره روشن است، اين است كه آيه نحل در مقام شمردن نعمتها است، هم چنان كه آيات قبل و بعدش بدين معنا گواهى مىدهد، و در آخر همه آنها مىفرمايد:" وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها- هر چه نعمتهاى خدا را بشماريد به آخر نمىرسيد". و در چنين مقامى آن نعمتى مهمتر است كه جلوتر ذكر شود و لذا شكافتن دريا كه نعمت است، جلوتر از كلمه" فيه" ذكر شده، به خلاف آيه مورد بحث كه يا اصلا سياقش از باب استطراد (حرف حرف مىآورد) مىباشد، و يا از باب تتمه تمثيلى است كه قبلا بيانش گذشت، و به همين جهت كلمه" فيه" را جلوتر ذكر كرد تا اعلام كند كه مقصود بالذات بيان فوايد دريا نبود، و نيز از آنجا كه در سوره نحل اهتمام و عنايت در شمردن نعمتها بود، جمله" وَ لِتَبْتَغُوا" را با واو آورد، به خلاف آيه مورد بحث كه مقام اقتضاء كرد واو را نياورد «1». " يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى ..." كلمه" ايلاج" كه مصدر" يولج" است، به معناى فرو كردن است، و" ايلاج شب در روز" به معناى آن است كه با طولانى كردن شب، روز را كوتاه كند، و" ايلاج روز در شب" آن است كه با طولانى كردن روز، شب را كوتاه كند، و مراد از اين دو جمله اين است كه: به اختلاف شب و روز از نظر بلندى و كوتاهى اشاره كند، كه به طور دايم در ايام سال جريان دارد. _______________ (1) تفسير روح المعانى، ج 22، ص 180.