بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید صفحهى 377 ولى برگشت هر دو وجه به يك معنا است، براى اينكه اولين مسلمان بودن آن جناب، عنوانى به اسلام او مىدهد، و همين عنوان هم مىتواند غايت امر به اسلام آوردن باشد، و هم مىتواند متعلق امر باشد، و به آن امر بفرمايد، مثل اينكه هم صحيح است بگوييم" او را بزن براى اينكه ادب بشود" و هم صحيح است بگوييم" او را با زدن ادب كن". (كه در اين مثال تاديب كه عنوان فعل است، در اولى غايت و علت واقع شده، و در دومى خود آن متعلق امر واقع شده است). در كشاف مىگويد در معناى اين آيه شريفه چند وجه است: يكى اينكه" من اولين كسى باشم كه در عصر خودم و از بين قومم اسلام آورده باشم" چون آن جناب اولين كسى بود كه با دين پدران خود مخالفت كرده، و نيز اولين كسى بوده كه بتها را رها كرده و نابود نموده است. دوم اينكه" من اولين كسى از بين دعوت شدگان باشم كه اسلام آورده". سوم اينكه" من اولين كسى باشم كه خودش را به همان چيزى كه ديگران را دعوت كرده، دعوت كرده باشد، تا هم در قولم و هم در فعلم مقتداى قومم باشم، و چون پادشاهان نباشم كه مردم را به چيزى دعوت مىكنند كه خود عمل نمىكنند. و اين كه رفتارم، به گونهاى باشد كه با اوليت در اسلام سازگار باشد تا مردم را به سبب عمل كه همان اوليت است رهنمون شود" «1». و ليكن خواننده عزيز متوجه است كه از وجوه مزبور آنكه با سياق آيات سازگارتر است همان وجه سوم است، و آن همان وجهى است كه ما قبلا گفتيم و البته ساير وجوه هم از لوازم آن وجه است. " قُلْ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ" مراد از نافرمانى رسول خدا (ص) نسبت به پروردگارش، به شهادت سياق اين است كه: با امر او به اين كه دين را براى خداى اخلاص نمايد مخالفت ورزد. و مراد از" يوم عظيم" روز قيامت است. و اين آيه در حقيقت به منزله زمينهچينى براى آيه بعدى است. " قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دِينِي فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ" اين آيه تصريح دارد به اينكه رسول خدا (ص) امر پروردگار خود _______________ (1) تفسير كشاف، ج 4، ص 119.