بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید صفحهى 6 و كلمه" اجنحة" جمع" جناح" است، كه در پرندگان به منزله دست انسان است، و پرندگان به وسيله آن پرواز مىكنند، و به فضا مىروند و برمىگردند، و از جايى به جاى ديگر نقل مكان مىكنند. وجود فرشتگان نيز مجهز به چيزى است كه مىتوانند با آن كارى را بكنند كه پرندگان آن كار را با بال خود انجام مىدهند، يعنى ملائكه هم مجهز به چيزى هستند كه با آن از آسمان به زمين و از زمين به آسمان مىروند، و از جايى به جاى ديگر كه مامور باشند مىروند، قرآن نام آن چيز را" جناح" (بال) گذاشته، و اين نامگذارى مستلزم آن نيست كه بگوييم ملائكه دو بال نظير بال پرندگان دارند، كه پوشيده از پر است، چون صرف اطلاق لفظ مستلزم آن جناح، نيست، هم چنان كه الفاظ ديگرى نظير جناح نيز مستلزم معانى معهود نمىباشد مثلا، وقتى كلمه عرش و كرسى و لوح و قلم و امثال آن را در باره خداى تعالى اطلاق مىكنيم، نمىگوييم عرش آنها و كرسى و لوح و قلمش نظير كرسى و لوح و قلم ماست، بله اين مقدار را از لفظ جناح مىفهميم كه: نتيجهاى را كه پرندگان از بالهاى خود مىگيرند، ملائكه هم آن نتيجه را مىگيرند، و اما اينكه چطور آن نتيجه را مىگيرند از لفظ جناح نمىتوان به دست آورد. جمله" أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ" صفت ملائكه است، و كلمه" مثنى" و" ثلاث"، و كلمه" رباع" هر سه الفاظى هستند كه بر تكرار عدد دلالت دارند، يعنى كلمه" مثنى" به معناى دو تا دو تا است، و كلمه" ثلاث" به معناى سه تا سه تا، و كلمه" رباع" به معناى چهار تا چهار تا است. گويا فرموده خداوند بعضى از فرشتگان را، دو بال داده و بعضى را سه بال، و بعضى را چهار بال. و جمله" يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ"- بر حسب سياق، خالى از اشاره به اين نكته نيست، كه بعضى از ملائكه بيش از چهار بال هم دارند. " إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ"- اين جمله تمامى مطالب قبلى را تعليل مىكند، ممكن هم هست تنها تعليل جمله اخير باشد، ولى احتمال اول روشنتر به نظر مىرسد. بحث روايتى [رواياتى در باره ملائكه و وصف ايشان، در ذيل آيه:" جاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ ..."] در كتاب بحار از كتاب اختصاص نقل كرده كه وى به سند خود از معلى بن محمد، و او با اسقاط نام راويان از امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود: خداى عز و جل