بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید صفحهى 431 دارد، و يكى هم عبارت است از بدعت گذاشتن در دين. و" سواد وجه" (و رو سياهى) نشانه ذلت است كه سزاى تكبر ايشان است، و به همين جهت فرمود:" أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْمُتَكَبِّرِينَ". " وَ يُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفازَتِهِمْ لا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ" ظاهرا كلمه" مفازه" مصدر ميمى از" فوز" به معناى رستگارى باشد كه عبارت مىشود از ظفر يافتن و رسيدن به هدف. و حرف" باء" كه بر سر اين كلمه در آمده باى ملابست و يا سببيت است، پس فوزى كه خدا حكم آن را برايشان رانده، سبب نجات ايشان است. و جمله" لا يمسهم ..."، بيان اين نجات دادن است، گويا فرموده: خداوند نجاتشان مىدهد، و ديگر نه از خارج بدى و ناملايمى به ايشان مىرسد و نه از درون اندوهى آزارشان مىدهد. و اين آيه شريفه نظرى دارد به آيه" إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ" «1» كه در ذيل آيات سوره مؤمنون در چند سطر قبل گذشت دقت بفرماييد و از اين نكته غافل نمانيد. بحث روايتى [(رواياتى در باره مغفرت الهى و شان نزول آيه:" يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ ...")] در مجمع البيان از امير المؤمنين (ع) روايت كرده كه فرمود: در قرآن كريم هيچ آيهاى به قدر آيه" يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ ..." گشايشآورتر نيست «2». مؤلف: اين روايت را الدر المنثور هم از ابن جرير، از ابن سيرين، از آن جناب نقل كرده و- ان شاء اللَّه- بزودى در تفسير سوره ليل، همين روايت را از آن جناب نقل مىكنيم، كه خود آن حضرت فرموده: در قرآن هيچ آيهاى اميدواركنندهتر از آيه" وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى" نيست «3». و نيز در الدر المنثور است كه احمد، ابن جرير، ابن ابى حاتم، و ابن مردويه و بيهقى- در كتاب شعب الايمان- از ثوبان روايت آوردهاند، كه گفت: من از رسول خدا (ص) _______________ (1) سوره مؤمنون، آيه 111. (2) مجمع البيان، ج 8، ص 503. (3) الدر المنثور، ج 5، ص 331.