بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید صفحهى 48 را به كوه تشبيه مىكنند از گناه هم به" وزر" تعبير مىكنند و هم به" ثقل" هم چنان كه در قرآن كريم آمده يك جا فرموده:" لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ كامِلَةً"، و جايى ديگر همين مضمون را به عبارت" وَ لَيَحْمِلُنَّ أَثْقالَهُمْ وَ أَثْقالًا مَعَ أَثْقالِهِمْ" آورده است «1». پس مىفهميم كه وزر، و ثقل، به يك معنا است، و معناى جمله چنين است، كه: هيچ نفسى در حالى كه بار گناه خود را به دوش دارد، بار گناه شخص ديگر را به دوش نمىكشد، و لازمه اين آن است كه هيچ شخصى جز به آنچه خود به دوش مىكشد بازخواست نشود، و تنها كيفر وزر و گناه خود را ببيند. گويا اين آيه مىخواهد از توهمى كه ذيل آن، بدان اشعار دارد جلوگيرى كند، و گويا بعد از آنكه فرمود:" اگر بخواهد شما را مىبرد، و مردمى ديگر مىآورد" و با اين جمله مشركين را تهديد به هلاكت و فنا كرد، كسى مىگويد: مشركين آيات خدا را تكذيب كردند، بايد وزر گناه خود را به دوش بكشند، مؤمنين در اين ميان چه تقصيرى دارند؟ آيا آنها هم به جرم ديگران هلاك مىشوند؟ جواب مىدهد:" وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى" يعنى احدى وزر گناه ديگرى را حمل نمىكند، و سنگينى گناه هيچ كس بر شخص ديگر نيست، هر چند كه خويشاوند گنهكار باشد. پس تنها تكذيب كنندگان در تهديد آيه، مورد نظر هستند، و دعوت و انذار تو اى پيامبر هيچ سودى به حال آنان ندارد، براى اينكه دلهايشان مهر خورده، تنها انذار تو به كسانى سود مىبخشد كه از پروردگار نديده خود خشيت دارند و نماز را به پا مىدارند، و معلوم است كه اين دو طايفه مثل هم و برابر نيستند، چون مثل آنان مثل كور و بينا، ظلمات و نور، سايه و سوزندگى آتش، و زنده و مرده است. [معناى آيه:" وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى ..."] پس معناى جمله" وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى" اين است كه: هيچ كس كه حامل وزر و گناه باشد، غير از وزر و گناه خود، وزر كس ديگرى را كه آن نيز حامل آن است نمىكشد. " وَ إِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلى حِمْلِها لا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَ لَوْ كانَ ذا قُرْبى"- يعنى اگر شخص گرانبارى كه بار گناه به ستوهش آورده، به ديگرى التماس كند، كه: مقدارى از بار او را بردارد و به دوش بكشد، احدى نيست كه خواهش وى را بپذيرد، و چيزى از بار گناه او را برداشته، _______________ (1) مفردات راغب، ماده" وزر".