بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید صفحهى 526 يعنى بعضى از شما قبلا مىميرد و به اين مراحل از عمر كه گفتيم يعنى مرحله بلوغ اشد، و مرحله پيرى و ساير مراحل نمىرسد. " وَ لِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى"- و تا برسيد به اجلى كه معين شده، و اين آخرين مهلتى است كه به آدمى مىدهند و آن اجل حتمى است كه به هيچ وجه قابل تغيير نيست، و اين اجل معين غايتى است كه شامل تمام مردم مىشود، حال هر كسى هر چه عمر كرده باشد. و در جاى ديگر از چنين اجلى خبر داده، مىفرمايد:" وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ" «1»، و به همين جهت ديگر اين جمله را با كلمه" ثم" عطف نكرد، تا از آن دو غايت مذكور در سابق متمايز شود. " وَ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ"- يعنى تا شايد شما حق را با نيروى تعقل- كه غريزه شما است- درك كنيد. و اين غايت خلقت انسان از نظر حيات معنوى او است، هم چنان كه رسيدن به اجل مسمى، غايت و نهايت زندگى دنيايى و صورى او است. " هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ ..." يعنى خداى تعالى كسى است كه عمل زنده كردن و ميراندن از آن اوست، و با اين عمل، زندگان را از عالمى به عالمى ديگر منتقل مىكند. و هر يك از اين ميراندن و زنده كردن مبدءى است براى تصرفاتش به نعمتهايى كه با آن نعمتها بر آن كس كه تدبير امرش را مىكند تفضل نمايد، چون هر يك از ميراندن و زنده كردن عالمى را به سوى آدمى مىگشايد كه در آن عالم از انواع نعمتهاى خدايى استفاده مىكند. " فَإِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ"- تفسير اين جمله مكرر بيان شد. بحث روايتى «2» [(نقل و رد رواياتى كه در باره شان نزول آيه:" لَخَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ" نقل شده] در الدر المنثور است كه: عبد بن حميد و ابن ابى حاتم به سند صحيح از ابى العاليه روايت كردهاند كه گفت: يهوديان نزد رسول خدا (ص) آمده، عرضه داشتند: دجال كه در آخر الزمان ظهور مىكند از ماست و از خصائصش اين و اين است. و خيلى در باره او غلو كردند و امر او را بزرگ جلوه دادند و گفتند كه چنين و چنان مىكند. خداى تعالى در پاسخ آنان اين آيه را فرستاد:" إِنَّ الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ إِنْ فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ ما هُمْ بِبالِغِيهِ" آن گاه در معنايش گفت: اينها به آنچه مىگويند _______________ (1) و اجلى كه نزد خدا معين شده است. سوره انعام، آيه 2. (2) به نظر مىرسد كه اين بحث روايتى مربوط به آيات 55- 60 باشد كه در الميزان عربى اشتباها در اينجا قرار گرفته و ما به خاطر رعايت امانت از جابجايى آن صرفنظر كرديم. ناشر.