بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید صفحهى 560 پراكنده بودند، با در نظر گرفتن اينكه آسمانها صاف و شفافند، بايد ستارگان براى تمامى آسمانها زينت باشند، نه تنها آسمان دنيا. و اما اينكه آيه" أَ لَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً وَ جَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُوراً وَ جَعَلَ الشَّمْسَ سِراجاً" «1» ماه و خورشيد را نور و چراغ هفت آسمان خوانده، دليل نمىشود بر اينكه ماه و خورشيد در هفت آسمان نور و چراغند، بلكه از آنجا كه روى سخن با ما بوده كه شب و روز از نور اين دو كره استفاده مىكنيم، آن دو را نور و چراغ ناميده. و در جاى ديگر نيز فرموده:" وَ جَعَلْنا سِراجاً وَهَّاجاً" «2». " و حفظا"- يعنى و ما آسمانها را از شيطانها حفظ كرديم، هم چنان كه در جاى ديگر فرموده:" وَ حَفِظْناها مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ رَجِيمٍ إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبِينٌ" «3». " ذلك تقدير العزيز العليم"- اين جمله اشاره به نظم و ترتيبى است كه در سابق (آيات اواسط سوره كه در باره آسمان و زمين و ستارگان بود) بحث شد. گفتارى در تكميل مطالب گذشته [(راجع به آسمانها و اينكه آسمانها منزلگاه ملائكه است)] از آنچه گذشت چند نكته به دست آمد: اول اينكه: آنچه از ظاهر آيات- البته فراموش نشود كه مىگوييم ظاهر نه صريح- استفاده مىشود اين است كه آسمان دنيا از بين آسمانهاى هفتگانه عبارت است از آن فضايى كه اين ستارگان بالاى سر ما در آن قرار دارند. دوم اينكه: اين آسمانهاى هفتگانه نامبرده، همه جزو خلقت جسمانىاند و خلاصه همه در داخل طبيعت و ماده هستند، نه ما وراى طبيعت چيزى كه هست اين عالم طبيعت هفت طبقه است كه هر يك روى ديگرى قرار گرفته و از همه آنها نزديكتر به ما، آسمانى است كه ستارگان و كواكب در آنجا قرار دارند و اما آن شش آسمان ديگر، قرآن كريم هيچ حرفى در بارهشان نزده، جز اينكه فرموده روى هم قرار دارند. _______________ (1) آيا نمىبينند چگونه خدا هفت آسمان را روى هم آفريد و ماه را در آنها نور و خورشيد را چراغ كرد. سوره نوح، آيه 15 و 16. (2) ما چراغى روشن درست كرديم. سوره نبأ، آيه 13. (3) ما آنها را از هر شيطانى رانده شده حفظ كرديم، مگر شيطانى كه استراق سمع كند كه بلافاصله شهابى روشن دنبالش مىكند. سوره حجر، آيه 17 و 18.