بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید صفحهى 66 و در معناى ظالم به نفس و مقتصد و سابق نيز اختلاف كردهاند، بعضى «1» گفتهاند: ظالم، كسى است كه ظاهرش از باطنش بهتر باشد و مقتصد، آن كسى است كه ظاهر و باطنش يكسان باشد، و سابق، آن كسى است كه باطنش از ظاهرش بهتر باشد. بعضى «2» ديگر گفتهاند: مراد از سابق آن كسانى هستند كه در عهد رسول خدا (ص) اسلام آوردند، يعنى صحابه آن جناب، و مقتصد كسانى هستند كه پا به جاى پاى اصحاب آن جناب گذاشته باشند، و ظالم به نفس ساير مردمند. بعضى «3» ديگر گفتهاند: ظالم به نفس كسى است كه گناه بر او غلبه كرده باشد، و مقتصد آن كسى است كه گناه و ثوابش يكسان، و خلاصه متوسط الحال باشد، و سابق آن كسى است كه به درگاه خدا تقرب جسته، و در درجات قرب از ديگران پيشى گرفته باشد. البته در اين بين اقوال متفرق ديگرى هست كه ذكر نكرديم، و اگر احتمالات مذكور را در يكديگر ضرب كنيم از هزار احتمال بالاتر مىشود. " جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ" كلمه" يحلون" مضارع مجهول از باب تفعيل است و مصدر آن تحليه است و" تحليه" به معناى خودآرايى است. و كلمه" اساور" جمع أسوره و" أسوره" هم جمع سوار- به كسره سين- است، راغب گفته: سوار زن، دستواره آن است (النگو) و اين كلمه فارسى است، كه بعد از عربى شدن به صورت سوار درآمده «4». " جنات عدن"- ظاهرا اين جمله بيان همان فضل كبير باشد. در مجمع البيان گفته: اين جمله تفسير فضل است گويا شخصى پرسيده: اين فضل كبير چيست؟ در پاسخ فرموده: بهشتهايى است كه تقديرش يا پاداش جنات است، يا دخول جنات، و ممكن هم هست كلمه" جنات" بدل از فضل باشد، گويا فرموده:" ذلك دخول جنات- آن داخل شدن بهشت است" «5». و بقيه الفاظ آيه روشن است. _______________ (1) مجمع البيان، ج 8، ص 409. (2) مجمع البيان، ج 8، ص 408. (3) روح المعانى، ج 22، ص 196. (4) مفردات راغب، ماده" سور". (5) مجمع البيان، ج 8، ص 409.