توضيح اينكه آيه:" تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ ..." - ترجمه تفسیر المیزان جلد 18

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 18

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و نيز حق خداى تعالى است كه در بندگان خود و امور ايشان به هر طورى كه بخواهد تصرف كند، چون او" مالك" ايشان است، و نيز حق او است كه بندگان به وظيفه پرستش او قيام كنند و او ايشان را به بندگى خود وادار سازد و امر و نهى كند، چون هم" على" است، و هم" عظيم".
پس هر يك از اين پنج اسم سهمى در تعليل اصل وحى دارند، و نتيجه مجموع آنها اين است كه خداى تعالى از هر جهت ولى بندگان است، و جز او ولى ديگرى نيست.

توضيح اينكه آيه:" تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ ..."

توضيح اينكه آيه:" تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ ..." در مقام بيان عظمت وحى و كلام خدا است‏

" تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ ..."

كلمه" يتفطرن" از مصدر" تفطر" است كه به معناى پاره پاره شدن است، چون كلمه" تفطر" كه مصدر باب تفعل است، از" فطر" گرفته شده، كه به معناى پاره شدن و شكافتن است.

آنچه كه از سياق آيه و نظم كلام- كه در باره بيان حقيقت وحى و آثار و نتائج آن است- به دست مى‏آيد، اين است كه مراد از" پاره پاره شدن آسمانها از بالاى سر مردم" شكافتن آنها است به وسيله وحيى كه از ناحيه خداى على عظيم نازل مى‏شود، و فرشتگان آن وحى را از همه آسمانها عبور مى‏دهند تا به زمين نازل كنند، چون مبدأ وحى خداى سبحان است، و آسمانها به حكم آيه" وَ لَقَدْ خَلَقْنا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرائِقَ وَ ما كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غافِلِينَ" «1» راه‏هايى است به سوى زمين.

و اما اينكه چرا جمله" يتفطرن" را مقيد كرد به جمله" من فوقهن"؟ وجهش روشن است، براى اينكه وحى از ما فوق و بالاى سر نازل مى‏شود، چون از ناحيه خدايى نازل مى‏شود كه ما فوق هر چيز است، و علو و عظمتى مطلق دارد، قهرا اگر آسمانها شكافته شوند از بالا شكافته مى‏شوند.
و نيز مى‏خواهد امر وحى را بزرگ بدارد، از اين جهت كه وحى كلام كسى است كه على و عظيم است، پس از اين جهت كه كلام خدايى است داراى عظمت مطلق و آسمانها در هنگام نزول آن نزديك به پاره پاره شدن مى‏شود، و از اين جهت كه كلام خدايى است على و داراى علو، اگر آسمانها پاره شوند از بالا پاره مى‏شوند.

پس آيه شريفه در مقام بزرگداشت كلام خدا از اين جهت كه در هنگام نزولش از آسمانها عبور مى‏كند، نظير آيه شريفه" حَتَّى إِذا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قالُوا ما ذا قالَ رَبُّكُمْ قالُوا الْحَقَّ وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ" «2» است كه در مقام بزرگداشت وحى است، از حيث اينكه ملائكه حامل آن‏
به سوى زمين هستند.

(1) و به تحقيق بالاى سر شما هفت طبقه آفريديم و ما از توجه به خلق غافل نيستيم. سوره مؤمنون، آيه 17.

(2) تا آنكه ترس از دلهاى ملائكه زائل شود، آن وقت از فرشتگان وحى مى‏پرسند: پروردگارتان چه وحى كرده بود؟ مى‏گويند: حق را، و او على و كبير است. سوره سبا، آيه 23.

/ 590