تكوينى گرفته، و اراده تشريعى را به كلى مهمل دانسته، با اينكه مدار در تكاليف مولوى همان اراده تشريعى خدا است، و اين خود اشتباهى است از او.
و نيز از آنچه گذشت فساد اين گفتار «1» كه به بعضى از مفسرين نسبت دادهاند روشن مىشود كه: مراد مشركين از اين كه گفتند" لَوْ شاءَ الرَّحْمنُ ما عَبَدْناهُمْ" عذرخواهى از ملائكهپرستى خويش است، و معتقدند كه مشيت خدا بدان تعلق گرفته و اعتراف به قباحت آن دارند.وجه فسادش اين است كه: مشركين هرگز قبول ندارند كه ملائكه پرستيشان كار زشتى است، تا از آن عذرخواهى كنند، چون مىبينيم در ذيل آيه از ايشان حكايت شده كه گفتهاند:" إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ- ما پدران خود را ديديم كه بر كيشى بودند، و ما بر پيروى كيش آنان هدايت خواهيم شد"." إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ"- كلمه" خرص" بطورى كه از ظاهر كلام راغب «2» بر مىآيد، عبارت است از سخنى كه از روى پندار و تخمين زده شود. البته اين كلمه به دروغ گفتن نيز تفسير شده." أَمْ آتَيْناهُمْ كِتاباً مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ" ضمير در" من قبله" به قرآن بر مىگردد، و در اين آيه دليل نقلى بر شرك را نفى مىكند هم چنان كه در آيه قبلى مىفرمود: مشركين دليل عقلى بر شرك ندارند. و حاصل معناى دو آيه اين است كه: مشركين هيچ دليلى بر عبادت ملائكه ندارند، نه دليل عقلى و نه دليل نقلى، در نتيجه خداى تعالى اذنى به اين عمل نداده.
تقليد كوركورانه همواره مستند امم مشرك بوده است
" بَلْ قالُوا إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ"كلمه" امت" به معناى طريقهاى است كه مقصود آدمى باشد، (چون ماده" أم"،" يؤم" به معناى قصد كردن است)، و مراد از امت در اينجا دين است. و كلمه" بل" اعراض از خلاصهاى است كه از دو آيه قبلى به دست مىآيد. در نتيجه معناى آيه مورد بحث چنين مىشود: مشركين هيچ دليلى بر حقانيت بتپرستى خود ندارند، نه عقلى و نه نقلى، بلكه خلاصه دليلشان تنها تقليد كوركورانه از پدرانشان است و بس.(1) روح المعانى، ج 25، ص 72.(2) مفردات راغب، ماده" خرص".