احتجاج بر وحدانيت خداى تعالى در ربوبيت
" وَ تَبارَكَ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ"اين آيه شريفه ثنايى است بر خداى تعالى به داشتن خير كثير، چون معناى" مبارك" بودن اين است كه محل صدور خير كثير باشد.و هر يك از صفات سهگانهاى كه در آيه شريفه آمده، حجتى است مستقل بر يگانگى خدا در ربوبيت. اما مالك بودنش براى همه عالم روشن است و احتياج به استدلال ندارد، چون براى كسى اثبات ربوبيت مىشود كه مالك باشد تا بتواند ملك خود را تدبير كند، و اما كسى كه مالك نيست معنا ندارد مدبر باشد. و اما اينكه علم به قيامت را منحصر در خداى تعالى كرده، دليل آن نيز روشن است، براى اينكه قيامت عبارت است از منزل نهايى كه تمام موجودات به سوى آن در حركتند، و چگونه ممكن است كسى مدبر همه عالم باشد ولى از منتهى اليه سير مخلوقات خود اطلاعى نداشته باشد. پس خداى تعالى يگانه رب موجودات است، نه آن خدايانى كه مشركين ادعاء مىكنند. و اما اينكه فرمود موجودات به سوى او بازگشت مىكنند، دليلش اين است كه برگشتن به سوى خداى تعالى به خاطر حساب و جزاء است، و حساب و جزاء، آخرين مرحله تدبير است، و معلوم است كسى كه تدبير عالم به دست او است رجوع عالم نيز به سوى او است، و كسى كه تدبير و رجوع بسوى او است ربوبيت هم از آن او است.