بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
بدنبال اين نفرين ديگر زمين گياه نرويانيد، و قريش به قحطى شديدى دچار شدند، به طورى كه افراد از شدت گرسنگى گويى دودى جلو چشمشان را گرفته و آسمان را پر از دود مىديدند. و براى سد جوع مردار و استخوان مىخوردند، تا آنكه نزد رسول خدا (ص) رفته، عرضه داشتند: اى محمد! تو آمدهاى تا بشر را به صله رحم دعوت كنى، اينك قوم تو و ارحامت دارند مىميرند، و آن گاه وعده دادند كه اگر اين گرانى و قحطى برطرف شود به وى ايمان خواهند آورد. پس رسول خدا (ص) دعا كرد و از خدا خواست تا نعمت را بر آنان فراخ و فراوان كند، و خدا هم دعايش را مستجاب نمود. اما مردم دوباره به كفر قبليشان برگشته، عهد خود بشكستند.بعضى «1» ديگر گفتهاند:دخان مذكور در اين آيه از علامتهاى قيامت است كه هنوز محقق نشده، و قبل از قيام قيامت محقق مىشود. و دود در گوشهاى مردم داخل مىشود، به طورى كه سرهايشان مانند سر گوسفند بريان مىگردد، اما مؤمنين تنها دچار زكام مىشوند، و زمين تماميش مانند خانهاى بدون روزنه مىشود كه در آن آتش افروخته و دود به راه انداخته باشند. زمين چهل روز چنين حالتى به خود مىگيرد.بعضى «2» هم چه بسا گفته باشند كه:مراد از روزى كه دود بياورد، روز فتح مكه است، كه لشكر اسلام وارد آن شد، و دود اجاقهايشان فضاى مكه را پر كرد، و تاريك ساخت.و چه بسا بعضى «3» ديگر گفته باشند: مراد از آن، روز قيامت است، و اين دو قول يعنى قول سوم و چهارم به طورى كه ملاحظه مىفرماييد چندان قابل قبول نيست «4»." يَغْشَى النَّاسَ"- يعنى دودى است كه از هر طرف بر مردم احاطه مىيابد. و مراد از" ناس" بنا بر قول اول، اهل مكه، و بنا بر قول دوم عموم مردم است.(1 و 2 و 3) روح المعانى، ج 25، ص 118.(4) چون آيه شريفه مىفرمايد آسمان دودى آشكارا مىآورد، نه اينكه زمين دود به آسمان مىفرستد، اين اشكال قول سوم. و اما اشكال قول چهارم اين است كه دنبال آيه از ايشان حكايت مىكند كه گفتند: پروردگارا اگر اين عذاب را از ما بردارى ايمان مىآوريم، و قيامت جاى ايمان آوردن نيست، پس معلوم مىشود منظور نوعى از عذابهاى دنيوى است، كه يا اتفاق افتاده- آن طور كه در وجه اول آمده- و يا هنوز اتفاق نيفتاده كه قول دوم آن را مىگويد. مترجم.