دين يقين پيدا كردند و انگيزه اختلاف آنها تنها حسادتى بود كه به يكديگر مىورزيدند، به درستى پروردگار تو روز قيامت بين آنان در آن چيزهايى كه اختلاف مىكردند داورى خواهد كرد (17).سپس نوبت به تو رسيد و ما ترا هم بر شريعتى از امر دين واقف ساختيم پس همان را پيروى كن نه هواهاى كسانى را كه علم ندارند (18).چون آنان هيچ تو را از اراده خدا بىنياز نكنند و ستمكاران در ظلم و ستم دوستدار و مددكار يكديگرند و خدا دوستدار متقيان است (19).
بيان آيات
بعد از آنكه آيات و دلايل وحدانيت خداى تعالى را ذكر نمود و در ضمن آنها تا اندازهاى به مساله معاد اشاره نمود، و نيز مساله نبوت را در خلال ذكر تنزيل كتاب و تهديد استهزاء كنندگان ذكر فرمود، اينك در اين آيات تشريع شريعت براى رسول خدا (ص) را ذكر مىكند، و براى اينكه مطلب مربوط به ما قبل شود، دو مقدمه مىآورد:يكى اينكه مؤمنين بايد متعرض حال كفار منكر معاد نشوند، زيرا خداى تعالى خودش ايشان را مجازات خواهد فرمود، چون اعمال چه خوب و چه بدش مورد بازپرسى قرار خواهد گرفت، و علت تشريع شريعت هم همين است.دوم اينكه انزال كتاب و حكم و نبوت امرى نوظهور نيست، چون خداى تعالى به بنى اسرائيل نيز كتاب و حكم و نبوت داد، و معجزات روشنى برايشان اظهار كرد، كه با آن معجزات ديگر جاى شكى در دين خدا باقى نماند، چيزى كه هست علماى بنى اسرائيل از راه ستم و ياغىگرى در آن دين اختلاف راه انداختند كه به زودى خداى تعالى بين آنان داورى خواهد كرد.آن گاه بعد از ذكر اين دو مقدمه مساله تشريع شريعت براى رسول خدا (ص) را بيان نموده و آن جناب را دستور مىدهد تا از شريعت خود پيروى كند، و از پيروى هوى و هوسهاى مردم جاهل دورى نمايد.