بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
و نيز در باره تورات فرموده:" يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هادُوا وَ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتابِ اللَّهِ" «1»پس حكم يكى از لوازم كتاب است، هم چنان كه نبوت نيز از لوازم آن است.و مراد از" نبوت" معلوم است. و خداى تعالى از بنى اسرائيل جمع كثيرى را مبعوث به نبوت كرد، هم چنان كه در روايات آمده، و در قرآن كريم داستان جمعى از آن رسولان ذكر شده است." وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ"- طيبات يعنى رزق طيب كه از آن جمله است" من" و" سلوى"." وَ فَضَّلْناهُمْ عَلَى الْعالَمِينَ"- اگر مراد از كلمه" عالمين" تمام عالميان باشد معناى برترى بنى اسرائيل بر تمامى عالميان اين خواهد بود كه ما آنان را در پارهاى جهات بر همه عالميان برترى داديم، مانند كثرت پيغمبرانى كه در آنان مبعوث شدند، و كثرت معجزاتى كه به دست انبياء آنها جارى شد. و اگر مراد از اين كلمه عالميان آن عصر باشد، در اين صورت مراد از برترى، برترى از همه جهات خواهد بود، چون بنى اسرائيل در عصر خود از هر جهت بر ساير اقوام و ملل برترى داشتند."" وَ آتَيْناهُمْ بَيِّناتٍ مِنَ الْأَمْرِ ..."مراد از" بينات" آيات بيناتى است كه هر شك و ريبى را از چهره حق زايل مىسازد. شاهد بر اين معنا تفريع و نتيجهگيريى است كه از اين جمله نموده و دنبالش فرموده:" در نتيجه اختلاف نكردند مگر بعد از آنكه به حقانيت دعوت يقين پيدا كردند".و مراد از كلمه" أمر" به قول بعضى از مفسرين «2» امر دين است، و حرف" من" كه بر سر آن درآمده به معناى" فى" است. و معناى جمله اين است: ما به ايشان دلائلى روشن در امر دين داديم. و بنا بر اين معنا، معجزات موسى (ع) هم مصاديقى از اين دلائل است.بعضى «3» هم گفتهاند: مراد از كلمه" امر" كار نبوت و دعوت رسول خدا (ص) است، و معناى جمله اين است كه: ما از امر رسول خدا علامتهايى روشن به اهل كتاب داديم، كه همه دلالت داشتند بر صدق ادعاى او، و يكى از آن علامتها اين بود كه پيغمبر آخر الزمان در مكه ظهور مىكند، و يكى ديگر اينكه به يثرب هجرت مىكند، و نيز اهل يثرب او را يارى مىكنند، و امثال اين علامتها كه در كتب اهل كتاب پيشگويى شده بود.(1) تا پيامبران، آنان كه اسلام دارند، با اين تورات در بين يهوديان و ربانيان و احبار به آنچه از كتاب خدا فرا گرفتهاند حكم كنند. سوره مائده، آيه 44.(2 و 3) روح المعانى، ج 25، ص 148.