اين قرآن بصيرتهايى است براى مردم و هدايت و رحمتى است براى گروهى كه يقين آورند (20).بلكه پنداشتهاند كه ما با آنان همان گونه رفتار مىكنيم كه با اشخاص با ايمان و داراى اعمال صالح مىكنيم و خيال كردهاند زندگى و مرگشان با آن افراد يكسان است و چه بد پندارى است كه كردهاند (21).و خدا آسمانها و زمين را (به خيال و پندار خلق نكرد) بلكه به حق آفريد. آرى آفريد تا هر كسى را به آنچه مىكند جزاء دهد و در اين جزا به كسى ظلم نمىشود (22).هيچ ديدى آن كسى را كه هواى نفس خود را خداى خود گرفت و خدا او را با داشتن علم گمراه كرد و بر گوش و قلبش مهر نهاد و بر چشمش پرده انداخت، ديگر بعد از خدا چه كسى او را هدايت مىكند آيا باز هم متذكر نمىشويد؟ (23).و گفتند: زندگى جز همين زندگى دنيا نيست دستهاى مىميرند و دستهاى ديگر زنده مىشوند و ما را جز روزگار هلاك نمىكند اينان هيچ علمى به سخنان خود ندارند و جز مظنه و پندار دليلى ندارند (24).و چون آيات بينات ما بر آنان تلاوت مىشود هيچ حرف حسابى و حجتى ندارند جز اينكه بگويند اگر راست مىگوييد پدران ما را زنده كنيد (25).بگو خدا است كه شما را زنده مىكند و مىميراند و سپس روز قيامت يك جا جمعتان مىكند روزى كه در آن هيچ شكى نيست ليكن بيشتر مردم نمىدانند (26).و ملك آسمانها و زمين تنها از آن خدا است. در روزى كه قيامت بپا شود اهل باطل زيانكارند (27).