بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مؤمن و كافر دارند، ناصبى و يهودى و نصارى و مجوسى دارند، و (همانطور كه انسانها فرزند آدمند) ايشان فرزند جاناند «1».مؤلف: روايات در باب قصه اين چند نفر جنى كه آمدند و به صداى قرائت قرآن گوش فرا دادند بسيار زياد و سخت مختلف است، به طورى كه به هيچ وجه نمىشود متن آنها را با قرآن و يا قرائنى مورد اعتماد تصحيح كرد، و به همين جهت تنها به اين يك حديث اكتفاء نموديم، و به زودى بعضى ديگر از آنها در تفسير سوره جن خواهد آمد- ان شاء اللَّه تعالى.و نيز در همان كتاب است كه از عالم (ع) پرسيدند آيا مؤمنين جنى هم داخل بهشت مىشوند؟ فرمود: نه، ليكن براى خداى تعالى حظيرههايى بين بهشت و دوزخ هست كه مؤمنين از جن و فساق از شيعه در آنجا قرار داده مىشوند «2».مؤلف: نظير اين مضمون در بعضى از روايات كه آخر سندش سقط شده از طرق اهل سنت نقل شده، و روايت قمى هم سند ندارد، و علاوه بر آن نام امام را نبرده، و به جاى آن گفته از" عالم سؤال كردند" حال اگر با اين دو اشكالى كه در آن هست پذيرفته شود، ناگزير بايد حظيرهها به پائينترين مراتب بهشت حمل شود، و بايد گفت حظيرههاى كذايى هم جزء بهشتاند، چون عمومات كتاب دلالت دارد بر اينكه ثوابهاى بهشتى شامل تمامى مطيعين از انس و جن است.و در كافى به سندى كه به ابن ابى يعفور دارد از او نقل كرده كه گفت: از امام صادق (ع) شنيدم كه فرمود: سادات انبياء و مرسلين پنج نفرند و آنها رسولان اولوا العزم هستند كه محور گردونه شريعتند: نوح، ابراهيم، موسى، عيسى و محمد (ص) «3».و نيز به سند خود از عبد الرحمن بن كثير از ابى جعفر (ع) روايت كرده كه فرمود: رسول خدا (ص) فرمود: اولين كسى كه در روى زمين وصى پيغمبر شد، هبة اللَّه فرزند آدم بود، و هيچ يك از انبياء گذشته بدون وصى نبودهاند.و عدد انبياء صد و بيست هزار نفر است، كه از آنان پنج نفر اولوا العزمند: نوح، ابراهيم، موسى، عيسى و محمد (ص) ... «4»(1) تفسير قمى، ج 2، ص 299.(2) تفسير قمى، ج 2، ص 300.(3) اصول كافى، ج 1، ص 175، ح 3.(4) نور الثقلين، ج 5، ص 23 به نقل از كافى.