ترجمه تفسیر المیزان جلد 18

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 18

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در اين آيه شريفه، اضلال اعمال كه در آيه قبلى بود با تكفير سيئات و اصلاح بال مقابله شده، در نتيجه معنايش اين مى‏شود كه: ايمان و عمل صالحشان به سوى غايت سعادتشان هدايت كرد. چيزى كه هست چون اين هدايت تمام نمى‏شود مگر با تكفير گناهان، چون با بودن گناهان وصول به سعادت دست نمى‏دهد، لذا تكفير سيئات را هم ضميمه اصلاح بال نمود.

و معناى آيه اين است كه:

خداوند با عفو و مغفرت خود پرده‏اى بر روى گناهانشان مى‏كشد، و هم در دنيا و هم در آخرت دلهايشان را اصلاح مى‏كند، اما در دنيا براى اينكه دين حق دينى است كه با آنچه فطرت انسانى اقتضايش را دارد موافق است، و احكامش مطابق همان فطرتى است كه خداى تعالى بشر را بر آن فطرت آفريده، و فطرت اقتضاء ندارد و نمى‏طلبد مگر چيزى را كه كمال و سعادت انسان در آنست، و ايمان به آنچه خدا نازل كرده و عمل به آن وضع انسان را در مجتمع دنيايى‏اش اصلاح مى‏كند. و اما در آخرت براى اينكه آخرت، عاقبت همين زندگى دنيا است، وقتى آغاز زندگى توأم با سعادت باشد، انجامش نيز سعيد خواهد بود، هم چنان كه قرآن كريم هم فرموده:" وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى‏" «1».

" ذلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْباطِلَ وَ أَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِمْ ..."

اين آيه مطالبى را كه در دو آيه قبل بود- يعنى بى نتيجه كردن اعمال كفار، و اصلاح حال مؤمنين و تكفير گناهانشان- تعليل مى‏كند.

و اگر كلمه" حق" را مقيد كرد به جمله" مِنْ رَبِّهِمْ" براى اين است كه اشاره كند به اينكه آنچه منسوب به خدا است حق است و هيچ باطلى با خدا نسبت ندارد، و به همين جهت، خودش متصدى اصلاح قلب مؤمنين شده، چون طريق حقى كه مؤمنين مى‏پيمايند منتسب به خدا است. و اما كفار با آن اعمالى كه دارند خداى تعالى كارى به كارشان ندارد، چون كارشان منسوب به او نيست. و اما اينكه بى‏نتيجه كردن كارهاى آنان را به خدا نسبت داده معنايش اين است كه خدا اعمال آنان را به سوى نتيجه خوب و سعيد هدايت نمى‏كند.
و در اين آيه اشاره‏اى است به اينكه تنها و تنها ملاك در سعادت و شقاوت انسان پيروى حق و پيروى باطل است، علتش هم اين است كه حق به خدا انتساب دارد و باطل هيچ ارتباط و انتسابى به خدا ندارد.

" كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثالَهُمْ"

- يعنى خداوند اوصاف آنان را عينا همان طور
كه هست برايشان بيان مى‏كند. و اگر اسم اشاره‏اى را به كار برده كه مخصوص دور است براى بزرگداشت مثلى است كه زده.

(1) سوره طه، آيه 132.

/ 590