بحث روايتى
رواياتى در باره اسير گرفتن كفار، و شان نزول آيه:" وَ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ ..."
در الدر المنثور است كه ابن مردويه از على (ع) روايت كرده كه گفت:سوره محمد آيهاى است در ما و آيهاى است در بنى اميه «1».مؤلف: قمى هم در تفسير خود از پدرش از بعضى اصحاب اماميه از امام صادق (ع) مثل آن را روايت كرده «2».و در مجمع البيان در ذيل جمله" فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ ..." گفته:از ائمه هدى (ع) روايت شده كه اسيران جنگى دو جورند: گروهى قبل از تمام شدن جنگ دستگير مىشوند با اينكه هنوز تنور جنگ داغ است، امام مسلمين در باره آنان اختيار دارد، اگر خواست به قتل مىرساند و اگر خواست يك دست و يك پايشان را به طور عكس قطع نموده رهايشان مىكند، تا در اثر خونريزى بميرند ولى نمىتواند بدون عوضى و يا با گرفتن عوض رهايشان كند.قسم دوم از اسيران آنهايند كه بعد از تمام شدن جنگ اسير مىشوند كه امام مسلمين در باره آنان اختيار بيشترى دارد، هم مىتواند بدون گرفتن فداء آزادشان كند و هم مىتواند فداء پولى و يا انسانى بگيرد، و هم مىتواند آنها را برده كند، و هم مىتواند گردن بزند.(1) الدر المنثور، ج 6، ص 46.(2) تفسير قمى، ج 2، ص 301.