وصف بهشتى كه متقين بدان وعده داده شده‏اند - ترجمه تفسیر المیزان جلد 18

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 18

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وصف بهشتى كه متقين بدان وعده داده شده‏اند

" مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ ..."

در اين جمله بين دو فريق از نظر مال كارشان فرق گذاشته و در حقيقت همان بيان گذشته" إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا ..." را توضيح مى‏دهد. پس در حقيقت اين آيه توضيح و تفصيل آن آيه است.

" مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ"

- كلمه" مثل" بطورى كه گفته‏اند «1» به معناى صفت است، يعنى صفت بهشتى كه خدا به متقين وعده داده كه در آن داخلشان كند چنين و چنان است. و چه بسا از مفسرين «2» كلمه مذكور را حمل بر همان معناى معروفش كرده و از آن استفاده كرده‏اند كه بهشت رفيع‏تر و درجه‏اش اعلاى از آن است كه بتوان با زبان و توصيف برايش حد معين كرد. و لفظ، تنها مى‏تواند با آوردن مثل، ذهن را به نوعى به آن نزديك كند، هم چنان كه آيه" فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ" «3»، به اين معنا اشاره كرده است.

در آيه مورد بحث عبارت" آنها كه ايمان آورده و اعمال صالح كردند" كه در آيه قبلى بود، به عبارت" متقون" تبديل شده، تبديل لازم از ملزوم، چون تقوى و پرهيز از خدا مستلزم ايمان و اعمال صالح است.

" فِيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ"

- يعنى آبى كه با زياد ماندنش بو و طعم خود را از دست نمى‏دهد." وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ" نهرهايى از شير كه مانند شير دنيا طعمش تغيير نمى‏كند." وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ" يعنى نهرهايى از خمر كه براى نوشندگان لذت بخش است. و كلمه" لذة" يا صفت مشبهه مؤنث و وصف خمر است و يا مصدرى است كه به وسيله آن، خمر با مبالغه توصيف شده است و يا مضافى از آن در تقدير است، كه تقدير آن" من خمر ذات لذة" مى‏باشد." وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى"، يعنى عسل خالص و بدون موم و لرد و خاشاك و ساير چيزهايى كه در عسل دنيا هست و آن را فاسد و معيوب مى‏كند،" و
لَهُمْ فِيها مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ" در اين جمله مطلب را عموميت مى‏دهد.

(1 و 2) تفسير فخر رازى، ج 28، ص 52.

(3) پس هيچ كس نمى‏داند كه چه نور چشمى‏هايى برايش پنهان كرده‏اند. سوره سجده، آيه 17.

/ 590