وصف بهشتى كه متقين بدان وعده داده شدهاند
" مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ ..."در اين جمله بين دو فريق از نظر مال كارشان فرق گذاشته و در حقيقت همان بيان گذشته" إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا ..." را توضيح مىدهد. پس در حقيقت اين آيه توضيح و تفصيل آن آيه است." مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ"- كلمه" مثل" بطورى كه گفتهاند «1» به معناى صفت است، يعنى صفت بهشتى كه خدا به متقين وعده داده كه در آن داخلشان كند چنين و چنان است. و چه بسا از مفسرين «2» كلمه مذكور را حمل بر همان معناى معروفش كرده و از آن استفاده كردهاند كه بهشت رفيعتر و درجهاش اعلاى از آن است كه بتوان با زبان و توصيف برايش حد معين كرد. و لفظ، تنها مىتواند با آوردن مثل، ذهن را به نوعى به آن نزديك كند، هم چنان كه آيه" فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ" «3»، به اين معنا اشاره كرده است.در آيه مورد بحث عبارت" آنها كه ايمان آورده و اعمال صالح كردند" كه در آيه قبلى بود، به عبارت" متقون" تبديل شده، تبديل لازم از ملزوم، چون تقوى و پرهيز از خدا مستلزم ايمان و اعمال صالح است." فِيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ"- يعنى آبى كه با زياد ماندنش بو و طعم خود را از دست نمىدهد." وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ" نهرهايى از شير كه مانند شير دنيا طعمش تغيير نمىكند." وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ" يعنى نهرهايى از خمر كه براى نوشندگان لذت بخش است. و كلمه" لذة" يا صفت مشبهه مؤنث و وصف خمر است و يا مصدرى است كه به وسيله آن، خمر با مبالغه توصيف شده است و يا مضافى از آن در تقدير است، كه تقدير آن" من خمر ذات لذة" مىباشد." وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى"، يعنى عسل خالص و بدون موم و لرد و خاشاك و ساير چيزهايى كه در عسل دنيا هست و آن را فاسد و معيوب مىكند،" ولَهُمْ فِيها مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ" در اين جمله مطلب را عموميت مىدهد.
(1 و 2) تفسير فخر رازى، ج 28، ص 52.(3) پس هيچ كس نمىداند كه چه نور چشمىهايى برايش پنهان كردهاند. سوره سجده، آيه 17.