اثر متفاوت استماع قرآن در كفار مهر بر دل خورده و در مؤمنان هدايت يافته
" وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ"مقابلهاى كه بين اين آيه و آيه قبلى به چشم مىخورد، اين نكته را مىفهماند كه مراد از" اهتداء" معنايى است مقابل ضلالتى كه طبع در قلب ايجاد مىكند. پس اهتداء عبارتست از تسليم شدن و پيروى كردن هر حقى كه فطرت سالم به سوى آن هدايت مىكند، و زيادى هدايت در جمله" و هدايتشان را زياد كرد" عبارت است از اينكه خداى سبحان درجه ايمان او را بالا ببرد. در سابق هم گفتيم كه ايمان و هدايت مراتب مختلفى دارد و مراد از" تقوى" معنايى است مقابل پيروى هواها، كه به صورت پرهيز از محارم الهى و اجتناب از ارتكاب گناهان جلوه مىكند.با اين بيان روشن شد كه زياد شدن هدايت مربوط به تكميل در ناحيه علم است، و دادن تقوى مربوط به ناحيه عمل است. و نيز با مقابله مذكور روشن مىشود كه اثر طبع بر دلها نتيجه نداشتن كمال علم و پيروى هواى نفس، و نتيجه فقدان عمل صالح و محروميت از آن است. و اين با بيان گذشته ما كه گفتيم جمله" وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ" به منزله عطف تفسيرىاست براى جمله" طَبَعَ اللَّهُ ..." منافاتى ندارد.
(1) تفسير روح المعانى، ج 26، ص 50.(2) چه مىشود اين قوم را كه به هيچ وجه آمادگى ندارند چيزى را بفهمند. سوره نساء، آيه 78.(3 و 4) مجمع البيان، ج 9، ص 102.