بحث روايتى
رواياتى در ذيل آيه:" وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ ..."
رواياتى در ذيل آيه:" وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ ..." و در باره علائم قيامت، استغفار و صله رحم
در مجمع البيان در ذيل آيه شريفه" وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ ..." از اصبغ بن نباته از على (ع) روايت آورده كه فرمود: ما نزد رسول خدا (ص) مىنشستيم و آن جناب از آنچه وحى شده بود به ما خبر مىداد. من و بعضى ديگر از صحابه آيات وحى شده را حفظ مىكرديم و همين كه از مجلس آن جناب برمىخاستيم، صحابه يادشان مىرفت و مىپرسيدند:" ما ذا قالَ آنِفاً"، همين چند لحظه قبل چه گفت؟ «1» و در الدر المنثور است كه احمد، بخارى، مسلم و ترمذى از انس روايت كردهاند كه گفت: رسول خدا (ص) فرمود: من و قيامت مثل اين دو با هم مبعوث شدهايم. و اشاره كرد به انگشت سبابه و وسطى «2».مؤلف: اين عبارت از آن جناب به چند طريق ديگر از ابو هريره و سهل بن مسعود نيز روايت شده.و نيز در همان كتابست كه ابن ابى شيبه، بخارى، مسلم، ابن ماجه و ابن مردويه از ابو هريره روايت كردهاند كه گفت:رسول خدا (ص) روزى در برابر مردم آشكار شد، مردى به حضورش آمده عرضه داشت: يا رسول اللَّه! قيامت چه وقت است؟فرمود: مسئول كه منم داناتر از سائل كه تو باشى نيست، ليكن از علامتهايش برايت مىگويم: قيامت وقتى بپا مىشود كه كنيز، خانم خود را بزايد، اين يكى از علامتهايش است. و وقتى كه بىسر و پاها و گوسفندچرانها رؤساى مردم شوند، اين هم يك علامتش. و وقتى كه گوسفندچرانها بر سر بنيان «3» طغيان كنند، اين هم يكى ديگر «4».(1) مجمع البيان، ج 9، ص 102.(2) الدر المنثور، ج 6، ص 50.(3) احتمال دارد منظور اين باشد كه در بناى جامعه و اساس زندگى طغيان كنند. مترجم.(4) الدر المنثور، ج 6، ص 50.