بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
8- پاسخى است كه از سيد مرتضى علم الهدى (رحمة اللَّه عليه) نقل شده كه فرموده:كلمه" ذنب" مصدر است، و مصدر مىتواند هم به فاعل خود اضافه شود و هم به مفعول خود، و در اينجا كلمه" ذنب" به مفعول خود اضافه شده، و مراد از" ذنب" گناهانى است كه مردم نسبت به آن جناب روا داشتند، و نگذاشتند آن جناب وارد مكه شود، و مانع از ورود او به مسجد الحرام شدند. و بنا بر اين، معناى آمرزش اين گناه، نسخ احكام دشمنان آن جناب يعنى مشركين است، مىخواهد بفرمايد: خداوند به وسيله فتح مكه و داخل شدنت در آن لكه ننگى كه دشمنان مىخواستند به تو بچسبانند زايل مىسازد «1».و اين وجه خيلى قريب الماخذ با وجهى است كه ما ذكر كرديم، و عيبى هم ندارد، جز اينكه كمى با ظاهر آيه ناسازگار است.در جمله" لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ..." كه بعد از جمله" إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً" قرار گرفته، التفاتى از تكلم به غيبت به كار رفته، و شايد وجهش اين باشد كه از آنجا كه حاصل مفاد سوره منت نهادن بر پيامبر و مؤمنين بود، به اينكه فتح را نصيبشان كرد، و آرامش بر دلهايشان افكند، و ياريشان نمود، و ساير وعدههايى كه به ايشان داد، در چنين زمينهاى مناسب بود نصرت دادن به پيغمبر و مؤمنين را به خدا نسبت دهد، چون نامبردگان، غير خدا را نمىپرستيدند، و مشركين، غير خدا را به اين اميد كه ياريشان كنند و هرگز نمىكردند مىپرستيدند.و اما اينكه چرا اين سنت را در آيه اول با تعبير" نا ما" ادا كرد، و فرمود:" ما براى تو فتح كرديم"، براى اين بود كه تعبير به" ما" كه به عظمت اشعار دارد، با ذكر فتح مناسبتر است و اين نكته عينا در آيه" إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً ..." نيز جريان دارد." وَ يُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ"- بعضى از مفسرين «2» گفتهاند معنايش اين است كه: نعمت خود را هم در دنيا برايت تمام كند، و تو را بر دشمن غلبه داده بلند آوازهات گرداند و دينت را رونق بخشد، و هم در آخرت تمام كند و درجهات را بلند كند. بعضى «3» ديگر گفتهاند: يعنى نعمت خود را با فتح مكه و خيبر و طائف بر تو تمام كند." وَ يَهْدِيَكَ صِراطاً مُسْتَقِيماً"- بعضى «4» گفتهاند: يعنى تو را بر صراط مستقيم ثابت بدارد، صراطى كه سالك خود را به سوى بهشت مىكشاند. بعضى «5» ديگر گفتهاند، يعنى: تو را در تبليغ احكام و اجراى حدود به سوى صراط مستقيم رهنمون شود." وَ يَنْصُرَكَ اللَّهُ نَصْراً عَزِيزاً"- بعضى «6» در معناى" نصر عزيز" گفتهاند: آن نصرتى است كه هيچ جبارى عنيد و دشمنى نيرومند نتواند كارى به ايشان بكند، و خداى تعالى چنين نصرتى به رسول اسلام داد، براى اينكه دين او را خللناپذيرترين اديان كرد، و سلطنت او را عظيمترين سلطنت قرار داد.(1 و 2 و 3 و 4) مجمع البيان، ج 9، ص 111(5) تفسير روح المعانى، ج 26، ص 91.(6) مجمع البيان، ج 9، ص 111.