روايتى در باره مراد از" سكينت" و روايتى
...
روايتى در باره مراد از" سكينت" و روايتى درباره اينكه ايمان عمل است و شدت و ضعف و زيادت و نقصان دارد
و در كافى به سند خود از جميل روايت كرده كه گفت: من از امام صادق (ع) از معناى آيه" هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ" پرسيدم كه اين سكينت چيست؟ فرمود: ايمان است هم چنان كه دنبالش فرمود:" لِيَزْدادُوا إِيماناً مَعَ إِيمانِهِمْ" «3» مؤلف: ظاهر اين روايت چنين مىرساند كه جمله" لِيَزْدادُوا إِيماناً مَعَ إِيمانِهِمْ" را تفسير براى سكينت گرفته، و در همين معنا روايتى ديگر نيز هست.و نيز در همان كتاب به سند خود از ابى عمرو زبيرى از امام صادق (ع) روايت كرده كه گفت: به حضورش عرضه داشتم:اى عالم مرا خبر ده از اينكه كدام يك از اعمال نزد خدا أفضل است؟ فرمود: آن چيزى كه ساير اعمال جز به وسيله آن قبول نمىشود.پرسيدم آن چيست؟ فرمود: ايمان به خدايى كه جز او معبودى نيست، اين از همه اعمال درجهاش بالاتر و منزلتش شريفتر و بركاتش بيشتر است.مىگويد: پرسيدم: آيا مرا از ايمان خبر نمىدهى كه آيا صرف گفتن شهادتين است و يا عمل كردن؟ فرمود: ايمان همهاش عمل است، و گفتن شهادتين هم عمل زبان است كه خدا وجوب آن را در كتابش و نور واضحش بيان كرده، و دليلش از ناحيه عقل هم تمام است.كتاب هم شاهد عقل است، و به سوى رهنمودهاى عقل مىخواند. عرضه داشتم: فدايت شوم توضيح بدهيد تا بفهمم.
(1) عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 160.(2) نور الثقلين، ج 5، ص 47 به نقل از عياشى.(3) اصول كافى، ج 2، ص 15.