مقصود از اينكه در باره متخلفانى كه در خواستشان ...
مقصود از اينكه در باره متخلفانى كه در خواستشان در مورد پيوستن به مجاهدان براى غنيمت گرفتن رد شد فرمود: جز اندكى نمىفهمند
" فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنا"- يعنى متخلفين بعد از اينكه اين درخواستشان كه به دنبال آنها حركت كنند پذيرفته نشود خواهند گفت: شما به ما حسد مىورزيد. و در جمله" بَلْ كانُوا لا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا"، پاسخى است از اينكه گفتند شما به ما حسد مىورزيد، ولى اين جواب را صريحا متوجه خود آنان نكرد و نفرمود:" بل لا تكادون تفقهون ..."، شما حرف به خرجتان نمىرود، بلكه فرمود ايشان حرف به خرجشان نمىرود، و اين بدان جهت بوده كه حرف به خرجشان نمىرفته، و در مقامى كه قرآن ادعاء مىكند كه آنها چنين هستند، ديگر معنا ندارد روى سخن را به خود آنان كند، لذا خطاب را متوجه رسول خدا كرد و فرمود:" بَلْ كانُوا لا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا".و دليل نفهميشان اين است كه اين گفتارشان" شما با ما حسادت مىورزيد" اصلا ربطى به كلام رسول خدا (ص) ندارد و آن جناب از غيب خبرشان داده بود كه خدا از پيش اينچنين خبر داده كه شما هرگز ما را پيروى نمىكنيد، و آنها در پاسخ گفتهاند اولا شما نمىگذاريد ما پيرويتان كنيم و اين معنا از ناحيه خدا نيست. و ثانيا جلوگيريتان از شركت ما در غنائم براى اين است كه مىخواهيد غنائم را خودتان به تنهايى بخوريد و به ما ندهيد.و اين پاسخ كلام كسى است كه نه ايمان دارد و نه عقل. كسى كه اينقدر قدرت تشخيص ندارد كه رسول خدا (ص) معصوم است و در هيچ امرى داخل و خارج نمىشود مگر به امر خدا، اگر بخواهيم حمل به صحت كنيم حد اقل اين است كه بگوييم مردمانى ساده و كم فهم بودهاند، كه با ادعاى اسلام و ايمان اين طور با رسول خدا (ص) سخن گفتهاند.از اينجا معلوم مىشود كه مراد از" نفهميدنشان مگر اندك" بسيط بودن عقل و ضعف فهم آنان است، كه سخن اشخاص را آن طور كه بايد درك نمىكنند، نه اينكه بعضى از قسمتهاى كلام را مىفهمند و بعضى را نمىفهمند و آنچه مىفهمند كمتر و آنچه را نمىفهمند بيشتر است.