درونى كفار نيروى سكينت بر رسول و بر مؤمنين نازل كرد و كلمه تقوى را نيروى جدا ناشدنى ايشان كرد، و ايشان سزاوارترين كس به آن بودند و اهليت آن را داشتند و خدا به هر چيزى دانا است (26).و خداوند آن رؤيا را كه در خواب به تو نشان داد كه ان شاء اللَّه به زودى داخل مسجد الحرام خواهيد شد در حالى كه از شر كفار ايمن باشيد و سر بتراشيد و بدون هيچ ترسى تقصير كنيد، ديدى كه چگونه آن رؤيا را به حق به كرسى نشاند. آرى او چيزهايى مىدانست كه شما نمىدانستيد و به همين جهت قبل از فتح مكه فتحى نزديك قرار داد (27).او كسى است كه رسول خود را به هدايت و دين حق فرستاد تا دين حق را بر همه اديان غالب سازد و اين گواهى خدا كافىترين گواهى است (28).
بيان آيات
اين آيات فصل چهارم از آيات سوره است كه در آن شرحى از مؤمنين كه با رسول خدا (ص) به حديبيه رفتند ذكر نموده، و رضايت خود را از آنان كه با آن جناب در زير درخت بيعت كردند اعلام مىدارد، آن گاه بر آنان منت مىگذارد كه سكينت را بر قلبشان نازل كرده و به فتحى قريب و غنيمتهايى بسيار نويدشان مىدهد.و نيز خبرى كه در حقيقت نويدى ديگر است مىدهد كه مشركين اگر با شما جنگ كنند فرار خواهند كرد، به طورى كه پشت سر خود را نگاه نكنند. و مىفرمايد آن رؤيايى كه در خواب به پيامبرش نشان داد رؤياى صادقه بود، و بر حسب آن، به زودى داخل مسجد الحرام خواهند شد، در حالى كه ايمن باشند و سر خود را بتراشند، بدون اينكه از كسى واهمهاى كنند، چون خدا رسول خود را به هدايت و دين حق فرستاده تا دين حق را بر همه اديان غلبه دهد، هر چند كه مشركين كراهت داشته باشند.
اشاره به اينكه مقصود از رضا و سخط خدا ثواب و
...
اشاره به اينكه مقصود از رضا و سخط خدا ثواب و عقاب او است و آيه: " لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ ..." اخبار از پاداش و ثواب بيعت كنندگان است ." لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ"" رضايت" حالتى است كه در برخورد با هر چيز ملايم عارض بر نفس انسان مىشود، و آن را مىپذيرد و از خود دور نمىكند. در مقابل رضايت، كلمه" سخط" قرار دارد، و اين دو كلمه وقتى به خداى سبحان (كه نه نفس دارد و نه دل) نسبت داده مىشود مراد از آن ثواب و عقاب او خواهد بود، پس رضاى خدا به معناى ثواب دادن و پاداش نيك دادن است، نه آن هيئتى كه حادث و عارضى بر نفس است، چون خداى تعالى محال است در معرض حوادث قرار گيرد. از اينجا اين را هم مىفهميم كه رضايت و سخط از صفات فعلخدايند، نه از صفات ذات او.