بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
و كلمه رضا- به طورى كه گفتهاند «1»- هم به خودى خود متعدى مىشود و مفعول مىگيرد، و هم با حرف" عن". چيزى كه هست اگر به خودى خود متعدى نشود ممكن است مفعولش، هم ذات باشد مثل اينكه بگويى" رضيت زيدا- از زيد خوشنودم"، و هم ممكن است معنا باشد مثل اينكه بگويى" رضيت امارة زيد- من از امارت و رهبرى زيد خوشنودم" همان طور كه خداوند فرموده:" وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً" «2». و اگر با حرف" عن" متعدى شود مفعولش تنها ذات خواهد بود همان طور كه خداوند فرموده:" رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ" «3». و اگر با حرف" باء" متعدى شود مفعولش تنها معنا خواهد بود مثل اين قول خداوند:" أَ رَضِيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ الْآخِرَةِ" «4».و چون همان طور كه گفتيم رضايت خدا صفت فعل او و به معناى ثواب و جزاء است، و جزاء همواره در مقابل عمل قرار مىگيرد نه در مقابل ذات در نتيجه هر جا ديديم كه رضايت خدا به ذاتى نسبت داده شده، و با حرف" عن" متعدى گشته، همانطور كه در آيه" لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ" اين طور استعمال شده، بايد بگوييم نوعى عنايت باعث شده كه كلمه" رضا" با حرف" عن" متعدى شود و آن عنايت اين است كه بيعت گرفتن را كه متعلق رضا است ظرف گرفته براى رضا، و ديگر چارهاى جز اين نبوده كه رضا متعلق به خود مؤمنين شود.پس جمله" لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ" از ثواب و پاداشى خبر مىدهد كه خداى تعالى در مقابل بيعتشان در زير درخت به ايشان ارزانى داشته.و بيعت حديبيه در زير درختى به نام سمرة واقع شد، و همه مؤمنينى كه با آن جناب بودند بيعت كردند. از اينجا معلوم مىشود كه ظرف" إِذْ يُبايِعُونَكَ" متعلق است به رضايت در جمله" لَقَدْ رَضِيَ" و لام در اين جمله لام سوگند است.(1) روح المعانى، ج 26، ص 107.(2) سوره مائده، آيه 3.(3) سوره بينه، آيه 8.(4) سوره توبه، آيه 38.