ترجمه تفسیر المیزان جلد 18

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 18

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مخصوصا با در نظر گرفتن اينكه كلمه" منهم" را بعد از جمله" الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ" آورد كه مى‏فهماند عمل صالح. جداى از آنان نبوده، بخلاف آيه" وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ" «1» كه به قول بعضى از مفسرين «2» چنين دلالتى ندارد. باز مؤيد اين حرف، مدحى است كه از مؤمنين كرده، و فرموده:" تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً" چون از اين تعبير استمرار در ركوع و سجود استفاده مى‏شود.

در پاسخ مى‏گوييم: اما اينكه كلمه" منهم" در آيه شريفه بعد از جمله" الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ" آمده، براى اين نيست كه دلالت كند بر اينكه عمل صالح منفك از اصحاب رسول خدا نبوده، بلكه براى اين است كه موضوع حكم مجموع دو طائفه" الَّذِينَ آمَنُوا" و" عَمِلُوا الصَّالِحاتِ" بود، و اثر مغفرت و اجر بر صرف ايمان و بدون عمل صالح مترتب نمى‏شود، و كلمه" منهم" هم از آنجايى كه متعلق به مجموع موضوع است، لذا جا دارد كه بعد از تمام شدن موضوع يعنى بعد از ذكر" الَّذِينَ آمَنُوا" و نيز" وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ" گفته شود.

و اما در آيه شريفه" وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ" كه ضمير" منكم" بعد از ذكر ايمان و قبل از ذكر عمل صالحات آمده، براى اين بوده كه وجهه كلام و هدف آن بشارت دادن مؤمنين است، و در چنين زمينه‏اى مناسب‏تر آنست كه در مخاطب قرار دادن مؤمنين شتاب شود، تا زودتر خرسند گشته و از شنيدن بشارت خوشحال گردند. پس نمى‏توان گفت آيه مذكور دلالت دارد بر اينكه موضوع در آن تنها ايمان است، هر چند عمل صالح نداشته باشند، ولى در آيه مورد بحث دلالت دارد بر اينكه مؤمنين مورد نظر آن منفك از عمل صالح نيستند.

و اما اينكه گفتند «3»:

(1) سوره نور، آيه 55.

(2 و 3) روح المعانى، ج 26، ص 128.

/ 590