بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
با اين تقريب روشن گرديد كه مراد از" لا تُقَدِّمُوا" هم اين است كه هيچ حكمى را بر حكم خدا و رسولش مقدم مداريد، حال يا مراد اين است كه قبل از گرفتن كلام و دستور خدا و رسول در باره حكم چيزى سخنى نگوييد، و يا قبل از گرفتن دستور خدا عملى را انجام ندهيد. ليكن از اينكه به دنبال كلام مىفرمايد:" إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ- خدا شنوا و داناست" مثل اينكه برمىآيد مراد تقديم قول است، نه تقديم فعل و نه اعم از آن دو، كه هم شامل قول شود و هم فعل، و گر نه اگر مراد قول و فعل هر دو بود، مىفرمود:" ان اللَّه سميع بصير خدا نوا و بينا است" هم سخن شما را مىشنود، و هم عمل شما را مىبيند، هم چنان كه در بسيارى از موارد كه پاى فعل در كار است كلمه" بصير" را آورده، مثلا مىفرمايد:" وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ" «1». پس حاصل معناى آيه اين شد: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، در جايى كه خدا و رسول او حكمى دارند، شما حكم نكنيد- يعنى حكمى نكنيد مگر به حكم خدا و رسول او- و بايد كه همواره اين خصيصه در شما باشد، كه پيرو و گوش به فرمان خدا و رسول باشيد.و ليكن از آنجايى كه هر فعل و ترك فعلى كه آدمى دارد، بدون حكم نمىتواند باشد.و همچنين هر تصميم و ارادهاى كه نسبت به فعل و يا ترك فعلى دارد آن اراده نيز خالى از حكم نيست، در نتيجه مىتوان گفت كه مؤمن نه تنها در فعل و ترك فعلش بايد گوش به فرمان خدا باشد، بلكه در اراده و تصميمش هم بايد پيرو حكم خدا باشد. و نهى در آيه شريفه ما را نهى مىكند از اينكه هم به سخنى اقدام كنيم كه از خدا و رسول نشنيدهايم و هم به فعلى و يا ترك فعلى اقدام كنيم كه حكمش را از خدا و رسول نشنيدهايم، و هم نسبت به عملى اراده كنيم كه حكم آن اراده را از خدا و رسولش نشنيدهايم. در نتيجه آيه شريفه نظير و قريب المعنى با آيه" بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ" «2» مىشود كه در باره اوصاف ملائكه مىفرمايد: از كلام خدا سبقت نمىگيرند، و همواره به امر او عمل مىكنند.(1) خدا به آنچه مىكنيد بصير است. سوره حديد، آيه 4.(2) سوره انبياء، آيه 27.