وجوه مختلف ديگرى كه مفسرين در معناى جمله فوق گفته‏اند - ترجمه تفسیر المیزان جلد 18

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 18

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و اين اتباعى كه در جمله" لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ" بدان دعوت مى‏كند، همان داخل شدن در ولايت خدا، و وقوف در موقف عبوديت، و سير در آن مسير است، به طورى كه عبد در مرحله تشريع مشيت خود را تابع مشيت خدا كند، همانطور كه در مرحله تكوين مشيتش تابع‏
مشيت خدا است و خداى تعالى در آن باره فرموده:" وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ" «1»

و نيز فرموده:" وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ" «2»

و نيز فرموده:" وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ" «3».

وجوه مختلف ديگرى كه مفسرين در معناى جمله فوق گفته‏اند

اين بود نظريه ما در تفسير آيه مورد بحث، و مفسرين وجوهى ديگر ذكر كرده‏اند كه بعضى از آنها از نظر شما مى‏گذرد:

1-" تقديم" در اين آيه به معناى" تقدم" است، يعنى اگر كلمه" تقديم" در جاهاى ديگر متعدى و به معناى جلو انداختن چيزيست، در اينجا به معناى تقدم و جلو افتادن است، و معناى آيه اينست كه: از خدا و رسولش جلو نيفتيد، و قبل از امر و نهى خدا و رسول امر و نهى نكنيد، و قبل از دستور خدا و رسول هيچ كارى را فيصله ندهيد.

و چه بسا گفته باشند كه" تقديم" در آيه به همان معناى معروف كلمه است، ليكن در اينجا با صرفنظر از متعلقاتش استعمال شده، مانند آيه" يُحْيِي وَ يُمِيتُ" «4»، كه معنايش متعدى است، ولى كارى ندارد به اينكه چه كسى را زنده و چه كسى را مى‏ميراند، در نتيجه معنايش همان معناى تقدم مى‏شود، يعنى جلو قرار گرفتن چيزى از چيز ديگر. و چون لفظ آيه مطلق است تمامى انواع تقدم را مى‏گيرد: تقدم در سخن گفتن، تقدم در عمل، و حتى تقدم در راه رفتن، و تقدم در نشستن، و تقدم در عبادتهايى كه وقت معين دارد، مثل نماز ظهر خواندن در قبل از ظهر، و تقدمهاى ديگر «5».

2- مراد از آيه شريفه اين است كه مؤمنين را نهى كند از سخن گفتن قبل از رسول خدا، يعنى وقتى رسول خدا (ص) در مجلس حاضر است و شخصى از آن جناب سؤالى مى‏كند، قبل از آنكه آن جناب پاسخ بگويد، شما در پاسخ گفتن جلو نيفتيد «6».

3- معناى آيه اين است كه: ما دام كه خدا و رسول دستورى به شما نداده‏اند، هيچ سخنى مگوييد، و هيچ عملى انجام ندهيد «7».

4- معناى آيه اين است كه: سخن خود را مقدم بر سخن رسول خدا مكنيد، و عمل خود را مقدم بر عمل او نسازيد، و به احدى اجازه ندهيد جلوتر از او راه برود «8».

(1) شما نمى‏خواهيد مگر بعد از آنكه خدا خواسته باشد. سوره انسان، آيه 30.

(2) و خدا سرپرست مؤمنان است. سوره آل عمران، آيه 68.

(3) خدا سرپرست متقيان است. سوره جاثيه، آيه 19.

(4) زنده مى‏كند و مى‏ميراند. سوره حديد، آيه 2.

(5 و 6 و 7 و 8) مجمع البيان، ج 9، ص 130.

/ 590