ترجمه تفسیر المیزان جلد 18

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 18

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و جمله" أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ" هم به همين مشخص نبودن اين دو قسم اشاره مى‏كند، و الا اگر به صداى بلند سخن گفتن با آن جناب به طور مطلق حرام مى‏بود- چه به حد اذيت برسد و چه نرسد- ديگر جا نداشت بفرمايد" ندانسته اعمالتان حبط شود" چون مورد تكليف منحصر به يك قسم بود، يعنى بلند حرف زدن، حال اگر به حد آزار برسد كفر هم‏
بود، و اگر نرسد حد اقل حرام بود پس به طور قطع بلند حرف زدن حرام بوده، ديگر چه معنا دارد عدم شعور و عدم تشخيص را در اينجا بياورند، با اينكه شعور بطور مطلق ثابت است- اين بود خلاصه گفتار صاحب مجمع البيان. اشكال اين قول اين است كه تكليف مذكور در آيه" لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ" را نهى مقدمى از باب احتياط گرفته است در حالى كه بدون هيچ ترديدى تكليف در آن تكليفى نفسى است.

و اينكه گفته: مردم در بيشتر مواقع توجهى به هر يك از دو عمل ندارند صحيح نيست، بلكه تشخيص اين دو گونه بلند حرف زدن چيزيست كه عقل هر عاقلى از عهده آن برمى‏آيد، و عقل هر عاقلى قبل از نهى شرعى هم آن را تشخيص مى‏دهد كه عمل زشتى است، و تشخيص زشتى آن مانند تشخيص زشتى افتراء و افك و دروغ است.

و كسانى كه در صدر اسلام اين عمل را مرتكب مى‏شدند مؤمنين بودند، به شهادت اينكه در اول آيه فرموده:" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا". و مؤمنين با اين تشخيص كه اين عمل، عمل زشتى است مرتكب مى‏شدند، از باب اينكه در خيلى از گناهان مسامحه مى‏كردند، و خيال مى‏كردند خيلى مهم نيست، ولى نمى‏دانستند كه اين عمل باعث حبط و بطلان عبادات و اعمال صالحشان مى‏شود، و اگر مى‏دانستند هرگز راضى به بطلان آن نمى‏شدند.

لذا خداى تعالى متوجهشان كرده كه اين عمل چنين خطرى دارد، و شما نمى‏دانيد و فرموده:" أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ" شما نمى‏دانيد كه اين عمل شما اثرى هولناك و خطرى عظيم دارد، و آن اين است كه اعمالتان را حبط مى‏كند، پس زنهار، متوجه باشيد و هيچ يك از اين دو قسم حرف زدن را مرتكب نشويد كه اعمالتان باطل مى‏شود و خود متوجه نيستيد.

پس جمله" وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ" ناظر است به حالى كه مؤمنين قبل از نهى داشتند، و آن اين است كه مى‏دانستند عملشان زشت است، ولى نمى‏دانستند اين عمل زشتشان چقدر زشت است، و زشتيش به اين حد از عظمت است، و اما بعد از صدور بيان الهى فهميدند كه خطر احباط در اين اعمالشان هست.

پس آيه شريفه از يك نقطه نظر شبيه آيه شريفه:" وَ تَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ" «1» است كه راجع به مساله افك است مى‏فرمايد: شما خيال مى‏كنيد افك عمل‏
كوچكى است، در حالى كه نزد خدا عملى است عظيم.

(1) سوره نور، آيه 15.

/ 590