بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
و جمله" أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ" هم به همين مشخص نبودن اين دو قسم اشاره مىكند، و الا اگر به صداى بلند سخن گفتن با آن جناب به طور مطلق حرام مىبود- چه به حد اذيت برسد و چه نرسد- ديگر جا نداشت بفرمايد" ندانسته اعمالتان حبط شود" چون مورد تكليف منحصر به يك قسم بود، يعنى بلند حرف زدن، حال اگر به حد آزار برسد كفر هم بود، و اگر نرسد حد اقل حرام بود پس به طور قطع بلند حرف زدن حرام بوده، ديگر چه معنا دارد عدم شعور و عدم تشخيص را در اينجا بياورند، با اينكه شعور بطور مطلق ثابت است- اين بود خلاصه گفتار صاحب مجمع البيان. اشكال اين قول اين است كه تكليف مذكور در آيه" لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ" را نهى مقدمى از باب احتياط گرفته است در حالى كه بدون هيچ ترديدى تكليف در آن تكليفى نفسى است.و اينكه گفته: مردم در بيشتر مواقع توجهى به هر يك از دو عمل ندارند صحيح نيست، بلكه تشخيص اين دو گونه بلند حرف زدن چيزيست كه عقل هر عاقلى از عهده آن برمىآيد، و عقل هر عاقلى قبل از نهى شرعى هم آن را تشخيص مىدهد كه عمل زشتى است، و تشخيص زشتى آن مانند تشخيص زشتى افتراء و افك و دروغ است.و كسانى كه در صدر اسلام اين عمل را مرتكب مىشدند مؤمنين بودند، به شهادت اينكه در اول آيه فرموده:" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا". و مؤمنين با اين تشخيص كه اين عمل، عمل زشتى است مرتكب مىشدند، از باب اينكه در خيلى از گناهان مسامحه مىكردند، و خيال مىكردند خيلى مهم نيست، ولى نمىدانستند كه اين عمل باعث حبط و بطلان عبادات و اعمال صالحشان مىشود، و اگر مىدانستند هرگز راضى به بطلان آن نمىشدند.لذا خداى تعالى متوجهشان كرده كه اين عمل چنين خطرى دارد، و شما نمىدانيد و فرموده:" أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ" شما نمىدانيد كه اين عمل شما اثرى هولناك و خطرى عظيم دارد، و آن اين است كه اعمالتان را حبط مىكند، پس زنهار، متوجه باشيد و هيچ يك از اين دو قسم حرف زدن را مرتكب نشويد كه اعمالتان باطل مىشود و خود متوجه نيستيد.پس جمله" وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ" ناظر است به حالى كه مؤمنين قبل از نهى داشتند، و آن اين است كه مىدانستند عملشان زشت است، ولى نمىدانستند اين عمل زشتشان چقدر زشت است، و زشتيش به اين حد از عظمت است، و اما بعد از صدور بيان الهى فهميدند كه خطر احباط در اين اعمالشان هست.پس آيه شريفه از يك نقطه نظر شبيه آيه شريفه:" وَ تَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ" «1» است كه راجع به مساله افك است مىفرمايد: شما خيال مىكنيد افك عمل كوچكى است، در حالى كه نزد خدا عملى است عظيم.(1) سوره نور، آيه 15.