توضيحى راجع به نقش" خبر" در زندگى اجتماعى انسان و
...
توضيحى راجع به نقش" خبر" در زندگى اجتماعى انسان و اقسام خبر و لزوم تبين و تفحص در باره اخبار فاسق
توضيح اينكه: حيات آدمى حياتى است علمى، و انسان سلوك طريق زندگىاش را بر اين اساس بنا نهاده كه آنچه به چشم خود مىبيند، به همان عمل كند، حال چه خير باشد و نافع و چه شر باشد و مضر. و چون ما يحتاج زندگىاش و آنچه مربوط و متعلق به زندگى او است منحصر در ديدنيها و شنيدنيهاى خودش نيست بلكه بيشتر آنها از حيطه ديد و علم او غايب است، ناگزير مىشود كه بقيه حوائج خود را كه گفتيم از حيطه علم او غايب است از راه علم ديگران تكميل و تتميم كند، علمى كه ديگران با مشاهده و يا با گوش خود بدست آوردهاند، و اين همان خبر است.پس اعتماد به خبر به اين معنا است كه عملا ترتيب اثر به آن بدهيم و با مضمون آن تا حدى معامله علمى بكنيم كه گويا خود از راه مشاهده بدست آوردهايم، و اين همان طورى كه گفتيم لازمه زندگى اجتماعى انسان است، و احتياج ابتدايى او است، و بناى عقلا و مدار عملكرد آنان بر قبول خبر ديگران است.حال اگر خبرى كه به ما مىدهند متواتر باشد يعنى از بسيارى آورندگان آن براى انسان يقين آور باشد و يا اگر به اين حد از كثرت نيست حد اقل همراه با قرينههايى قطعى باشد كه انسان نسبت به صدق مضمون آن يقين پيدا كند، چنين خبرى حجت «1» و معتبر است.
(1) معناى اينكه مىگوييم حجت است، اين است كه اگر به آن خبر عمل كرديم و اتفاقا اشتباه بود، هيچ مرجعى نمىتواند ما را مؤاخذه كند كه چرا چنين كردى، مىگوييم چون همه چنين گفتند، و نمىتواند بگويد چرا به خبر همه عمل كردى چون مىگوييم يقين بدرستى گفتههايشان داشتيم. و نيز اگر ما به آن خبر عمل نكنيم و اتفاقا خبر صحيحى بود، هر مرجعى مىتواند ما را مؤاخذه كند كه چرا آن عمل را انجام ندادى و نمىتوانيم بگوييم چون خودم به چشم نديدم و بگوش نشنيدم، زيرا مىگويد خبر قطعى داشتى، پس خبر متواتر و خبر توأم با قرائن قطعى خبرى است كه هم من مىتوانم در برابر هر مرجعى به آن احتجاج كنم، و هم مراجع مربوطه مىتوانند عليه من به آن خبر احتجاج كنند، اين است معناى حجت. مترجم.