ترجمه تفسیر المیزان جلد 18

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 18

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و بعيد نيست كه منظور، جمع كردن بين مردم در ربوبيت باشد، چون خدا رب جميع است، و جميع بنده اويند. و بنا بر اين جمله مورد بحث تاكيد همان جمله سابق است كه مى‏فرمود:" اللَّهُ رَبُّنا وَ رَبُّكُمْ" و مقدمه و زمينه‏چينى است براى جمله بعد كه مى‏فرمايد:" وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ" آن گاه مفاد هر دو جمله اين مى‏شود كه: خدا تنها پديد آرنده ما است، چون رب همه ما است، و منتهاى ما به سوى او است، چون بازگشت ما به سوى او است، پس هيچ پديد آرنده‏اى در بين ما بجز خداى عز و جل نيست.

مقتضاى ظاهر اين بود كه در تعليل بفرمايد:" اللَّه ربى و ربكم لى عملى و لكم اعمالكم لا حجة بينى و بينكم" چون اين جمله محاذى با جمله:" آمَنْتُ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتابٍ" است، همانطور كه آنجا فرمود:" بگو من ايمان دارم" در اينجا نيز بايد مى‏فرمود:

" اللَّه پروردگار من، و پروردگار شما است عمل من براى خودم و عمل شما براى شما است، و حجتى بين من و بين شما نيست و مامور شده‏ام كه به عدالت رفتار كنم" ولى اينطور نفرمود:

بلكه فرمود:" اللَّه پروردگار ما و شما است" و خلاصه به جاى" من و شما" فرمود:

" ما و شما" و اين بدان جهت بود كه كلام سابقش يعنى" شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً ..." و نيز جمله" اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ" مى‏فهماند كه در اين ميان مردمى هم هستند كه به آنچه رسول خدا (ص) ايمان آورده ايمان دارند، و دعوت او را مى‏پذيرند و شريعتش را پيروى مى‏كنند.

پس مراد از كلمه" ما" در" ربنا" و در" لَنا أَعْمالُنا" و در" بيننا" رسول خدا (ص) و مؤمنين به آن جناب است. و مراد از مخاطبين در جمله" و ربكم" و" اعمالكم" و" بينكم" ساير مردم يعنى اهل كتاب و مشركين‏اند، و اين آيه نظير آيه شريفه" قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى‏ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ" «1» مى‏باشد.

" وَ الَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ داحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ عَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ"

كلمه" حجت" به معناى سخنى است كه منظور از آن اثبات و يا ابطال چيزى باشد،
و اين واژه از ماده" حج" گرفته شده كه به معناى قصد است. و كلمه" داحض" اسم فاعل از" دحض" است كه به معناى بطلان و زوال است.

(1) بگو اى اهل كتاب بياييد پيرامون يك كلمه يعنى اينكه نبايد به جز خدا كسى را بپرستيم، و نبايد چيزى را شريكش قرار دهيم، سخن خود را يكى كنيم، و ديگر در بين خود بعضى بعضى ديگر را به جاى خدا ارباب نگيرند، و آن گاه اگر ديدى كه باز هم اعراض كردند، بگو شاهد باشيد كه ما مسلمانيم. سوره آل عمران، آيه 64.

/ 590