اگر وعدهاى به او داد خلف وعده نمىكند «1».و اين معنا بر بعضى از مفسرين «2» مخفى مانده و اطلاق اخوت در آيه را در باره مؤمنين، اطلاقى مجازى و از باب استعاره گرفته و گفتهاند: شركت دو نفر در داشتن ايمان، شبيه است به شركت آن دو در اصل تولد، براى اينكه هم تولد، اصلى است براى بقاء، چون منشا حيات است، و هم ايمان منشاى است براى بقاء ابدى در بهشت. بعضى «3» هم گفتهاند: اين اخوت از باب تشبيه بليغ است، از اين حيث كه مؤمنين همه به يك ريشه منسوبند آن هم ايمان است، كه باعث بقاء ابدى است.
بحث روايتى
رواياتى در ذيل آيه: لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ
...
رواياتى در ذيل آيه:" لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ" و" لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ"
در مجمع البيان در ذيل آيه" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا" مىگويد: زراره از امام باقر (ع) روايت كرده كه فرمود: هنوز هيچ شمشيرى در اسلام كشيده نشده، و هيچ صف نمازى وصف جنگى بر پا نشده بود، و هيچ اذانى به صداى بلند گفته نشده بود، و هيچ خطاب" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا" نازل نشده بود كه افراد قبيله اوس و خزرج مسلمان شدند «4».مؤلف: و از ابن عباس هم روايت شده كه گفته است: هيچ خطابى به" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا" در مكه نازل نشد، هم چنان كه هيچ خطابى به" يا أَيُّهَا النَّاسُ" در مدينه نازل نشد «5»- تا آخر حديث- ولى بعضى «6» در باره ذيل اين حديث ترديد كردهاند. در اين ميان روايات ديگرى در الدر المنثور «7» و تفسير قمى «8» در سبب نزول آيه" لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ" نقل شده، كه با مضمون آيه آن طور كه بايد مطابقت ندارد، و ما متعرض آنها نشديم، اگر كسى خواسته باشد مىتواند به اين دو تفسير مراجعه كند.(1) اصول كافى، ج 2، ص 166، ح 3.(2) روح المعانى، ج 26، ص 151.(3) روح المعانى، ج 26، ص 151.(4) مجمع البيان، ج 9، ص 130.(5 و 6) روح المعانى، ج 26، ص 131.(7) الدر المنثور، ج 6، ص 83.(8) تفسير قمى، ج 2، ص 318.