بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
و در الدر المنثور است كه احمد، بخارى، مسلم، ابو يعلى و بغوى- در كتاب معجم الصحابه-، و ابن منذر، طبرانى، ابن مردويه و بيهقى- در كتاب دلائل- از انس روايت كردهاند كه گفته: وقتى آيه" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ ... وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ" نازل شد، ثابت بن قيس بن شماس كه مردى درشت صدا بود گفت: اين من بودم كه صدايم را بلند كردم، و حتما اعمال صالح من حبط شده، و من اهل جهنم شدهام، و از آن به بعد غمگين در خانه خود نشست.رسول خدا (ص) روزى پرسيد: ثابت بن قيس كجا است كه او را نمىبينم؟ بعضى از حاضران شتابان به سراغ ثابت رفتند كه رسول خدا (ص) احوال تو را مىپرسيد مگر تو را چه شده؟ گفت: من صدايم را بلندتر از صداى رسول اللَّه (ص) كردهام، و آيه شريفه در باره من نازل شده، و اينك همه اعمال صالحم بيهوده گشته، و من اهل آتش شدهام. افراد مذكور به حضور رسول خدا (ص) رسيدند، و جريان را باز گفتند حضرت فرمود: نه، او اهل آتش نيست، بلكه اهل بهشت است، اين بود تا آنكه ثابت در حادثه جنگ يمامه به شهادت رسيد «1».مؤلف: جمله" اين بود تا آنكه ثابت در جنگ يمامه كشته شد" كلام راوى است، مىخواسته بگويد شهادت او در جنگ يمامه تصديق همان وعدهاى است كه رسول خدا (ص) داد، و فرمود: او اهل بهشت است. البته اين روايت با مختصر اختلافى به طرق مختلف ديگرى نيز نقل شده.و نيز در همان كتاب است كه بخارى- در كتاب الادب- و ابن ابى الدنيا و بيهقى از داوود بن قيس روايت آوردهاند كه گفت: من حجرهها (ى همسران رسول خدا) را ديدم كه از شاخههاى بى برگ درخت خرما ساخته شده بود، و از پشت، آن را با پلاس مويى پوشيده بودند، و به گمانم عرض و فاصله بين در خانه تا در حجره چادرى، حدود شش و يا هفت ذراع «2» بود.و آخرين نقطه خانه (كه به اصطلاح فارسى پستوى خانه گفته مىشود) ده ذراع بود، و من گمان مىكنم بلندى سقف اين حجرهها بين هفت تا هشت ذراع بود «3».(1) الدر المنثور، ج 6، ص 84.(2) فاصله بين آرنج و نوك انگشت وسطى را يك ذراع گويند، و بعضى از اهل لغت آن را بين پنجاه تا هفتاد سانت تخمين زدهاند.(3) الدر المنثور، ج 6، ص 87.