ترجمه تفسیر المیزان جلد 18

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 18

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و در الدر المنثور است كه احمد، بخارى، مسلم، ابو يعلى و بغوى- در كتاب معجم‏
الصحابه-، و ابن منذر، طبرانى، ابن مردويه و بيهقى- در كتاب دلائل- از انس روايت كرده‏اند كه گفته: وقتى آيه" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ ... وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ" نازل شد، ثابت بن قيس بن شماس كه مردى درشت صدا بود گفت: اين من بودم كه صدايم را بلند كردم، و حتما اعمال صالح من حبط شده، و من اهل جهنم شده‏ام، و از آن به بعد غمگين در خانه خود نشست.

رسول خدا (ص) روزى پرسيد: ثابت بن قيس كجا است كه او را نمى‏بينم؟

بعضى از حاضران شتابان به سراغ ثابت رفتند كه رسول خدا (ص) احوال تو را مى‏پرسيد مگر تو را چه شده؟

گفت: من صدايم را بلندتر از صداى رسول اللَّه (ص) كرده‏ام، و آيه شريفه در باره من نازل شده، و اينك همه اعمال صالحم بيهوده گشته، و من اهل آتش شده‏ام. افراد مذكور به حضور رسول خدا (ص) رسيدند، و جريان را باز گفتند حضرت فرمود: نه، او اهل آتش نيست، بلكه اهل بهشت است، اين بود تا آنكه ثابت در حادثه جنگ يمامه به شهادت رسيد «1».

مؤلف: جمله" اين بود تا آنكه ثابت در جنگ يمامه كشته شد" كلام راوى است، مى‏خواسته بگويد شهادت او در جنگ يمامه تصديق همان وعده‏اى است كه رسول خدا (ص) داد، و فرمود: او اهل بهشت است. البته اين روايت با مختصر اختلافى به طرق مختلف ديگرى نيز نقل شده.

و نيز در همان كتاب است كه بخارى- در كتاب الادب- و ابن ابى الدنيا و بيهقى از داوود بن قيس روايت آورده‏اند كه گفت:

من حجره‏ها (ى همسران رسول خدا) را ديدم كه از شاخه‏هاى بى برگ درخت خرما ساخته شده بود، و از پشت، آن را با پلاس مويى پوشيده بودند، و به گمانم عرض و فاصله بين در خانه تا در حجره چادرى، حدود شش و يا هفت ذراع «2» بود.

و آخرين نقطه خانه (كه به اصطلاح فارسى پستوى خانه گفته مى‏شود) ده ذراع بود، و من گمان مى‏كنم بلندى سقف اين حجره‏ها بين هفت تا هشت ذراع بود «3».

(1) الدر المنثور، ج 6، ص 84.

(2) فاصله بين آرنج و نوك انگشت وسطى را يك ذراع گويند، و بعضى از اهل لغت آن را بين پنجاه تا هفتاد سانت تخمين زده‏اند.

(3) الدر المنثور، ج 6، ص 87.

/ 590