اقوال مختلف در باره جواب قسم" وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ" 505 - ترجمه تفسیر المیزان جلد 18

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 18

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اقوال مختلف در باره جواب قسم" وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ" 505

جمله" وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ" سوگندى است كه پاسخش حذف شده، چون جمله بعدى مى‏فهماند كه پاسخ چيست، و تقدير كلام" و القرآن المجيد ان البعث حق" و يا" و القرآن المجيد انك لمن المنذرين" و يا" و القرآن المجيد ان الانذار حق" مى‏باشد، يعنى" به قرآن مجيد سوگند كه قيامت حق است" و يا" تو از انذاركنندگانى" و يا" انذار حق است".

بعضى از مفسرين «1» گفته‏اند:

جواب قسم ذكر شده و آن جمله" بَلْ عَجِبُوا ..." است. و بعضى «2» ديگر گفته‏اند: جمله" قَدْ عَلِمْنا ما تَنْقُصُ ..." است. و بعضى «3» گفته‏اند" ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ ..."، و بعضى «4» گفته‏اند" إِنَّ فِي ذلِكَ لَذِكْرى‏ ..." و بعضى «5» گفته‏اند" ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ ..." است. ولى همه اينها سخنانى بيهوده است كه نبايد دنبال شود.

" بَلْ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقالَ الْكافِرُونَ هذا شَيْ‏ءٌ عَجِيبٌ"

اين آيه اعراض از مضمون جواب قسمى است كه گفتيم حذف شده. پس گويا فرموده: به قرآن مجيد سوگند كه ما تو را به عنوان نذير فرستاديم، ليكن به تو ايمان نياورده تعجب كردند كه يك نفر از خود آنان به عنوان بيم‏رسان به سويشان گسيل شود. و يا فرموده: به قرآن مجيد سوگند كه آن بعثى كه از آن انذارشان كردى حق است، اما به آن ايمان نياورده بلكه تعجب كردند و از آن به شگفت در آمده بعيدش دانستند.

و ضمير" منهم" در جمله" بَلْ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ" به كفار برمى‏گردد، اما نه از اين جهت كه كافرند (تا خداى نخواسته چنين معنا دهد كه شخص منذر هم از همان قماش ايشان است) بلكه از اين جهت كه انسانند، آن وقت معنايش" منذرى از جنس خود آنان و از نوع بشر" خواهد بود. و اين كه گفتيم" كفار بدان جهت كه انسانند" از اين جهت است كه به طور كلى مذهب وثنيت و بت‏پرستى منكر اين هستند كه انسان بتواند پيامبر شود، كه ما در اين كتاب مكرر در اين باره سخن گفته‏ايم. ممكن هم هست ضمير به كفار بر گردد، از اين جهت كه عربند، آن وقت معنا چنين مى‏شود: بلكه تعجب كردند از اينكه بيم رسانى از قوم خودشان و به زبان خودشان به سويشان بيايد و حق را برايشان به زبانى وافى‏تر بيان كند. و بنا به احتمال دوم آيه شريفه در سرزنش عرب بليغ‏تر مى‏شود.

" فَقالَ الْكافِرُونَ هذا شَيْ‏ءٌ عَجِيبٌ"

(1 و 2 و 3 و 4 و 5) روح المعانى، ج 26، ص 172.

/ 590